ماهار

معنی کلمه ماهار در لغت نامه دهخدا

ماهار. ( اِ ) به معنی مهار شتر است و آن به منزله عنان باشد مر شتر را. ( برهان ). به معنی مهار است ومهار شتر. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). مهار شتر، اما مهار در فارسی رسن شتر را گویند که ساربان گیرد و به تازی مِهار به معنی چوبی که در بینی شتر کنند و رسن را زمام گویند. ( فرهنگ رشیدی ). زمام شتر :
برفتند صندوقها را به پشت
کشیدند و ماهار اشتر به مشت.فردوسی. || مهار. شناق. وکاء ( در مشک ) . ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ): الشنق ؛ ماهار واکشیدن و درآویختن مشک از جای. ( تاج المصادر بیهقی ، یادداشت ایضاً ). || چوبی که در بینی شتر کنند. ( فرهنگ فارسی معین ) :
که بر آب و گل نقش بنیاد کرد
که ماهار در بینی باد کرد.رودکی ( ازفرهنگ رشیدی ).دراین صندوق ساعت عمرها این دهر بی رحمت
چو ماهارند بر اشتر بدین گردنده پنگانها.ناصرخسرو.

معنی کلمه ماهار در فرهنگ معین

(اِ. ) مهار.

معنی کلمه ماهار در فرهنگ عمید

چوب کوچکی که در پرۀ بینی شتر جا می دهند و ریسمان را به آن می بندند، مهار: که بر آب و گل نقش ما یاد کرد / که ماهار در بینی باد کرد (رودکی: ۵۴۱ ).

معنی کلمه ماهار در ویکی واژه

مهار.

جملاتی از کاربرد کلمه ماهار

که بر آب و گل نقش ما یاد کرد که ماهار در بینی باد کرد
گفت نی نی او طلبکار من است در کف او قید ماهار من است
کتّانی گوید شهوة ماهار دیو است هر که ماهار دیو گرفت او بنزدیگ وی بود ببندگی.
در سال ۱۹۲۲ میلادی مهربابا و مریدانش «منزل میم» (منزل استاد) را در بمبئی بنا نهاد. در آنجا مهربابا شروع به تعلیمات سخت و جدی مریدانش پرداخت. یک سال بعد مهربابا و مندلی‌هایش (مریدانش) به مکانی در ۷ کیلومتری خارج از شهر احمدنگر در ایالت ماهاراشترای هند و ۲۱۰ کیلومتری بمبئی نقل مکان کرد که مهربابا آنجا را «مهرآباد» نامید.
در زیر بار عشقم چون اشتر بر دست یار باشد ماهارم
آبشار درون‌غاری «برازجان» (به عنوان یک آبشار درون غاری)، اسکندر، ماهاران، غار حاجی‌آباد، شورشورانه، بی‌بی سیدان، سوستون و چشمه آبشار سیبیه خانی(طولانی ترین چشمه آبشار ایران) که در شهرستان خلخال،استان اردبیل قرار دارد و در استان اصفهان شهرستان فریدونشهر ابشار طرزه از جمله آبشارهای متفاوت و منحصربه‌فرد ایران به‌شمار می آیند
به گفته برخی از پوراناها، برهماندا به چهارده جهان تقسیم می شود. هفت جهان بالا، بولوکا (زمین)، بووارلوکا، سوارلوکا، ماهارلوکا، جانارلوکا، تاپولوکا و ساتیالوکا، و هفت جهان پایین، آتالا، ویتالا، سوتالا، تالاتالا، ماهاتالا، راساتالا و پاتالا هستند.
واسطی گوید خوف و رجا دو ماهار اند کی از بی ادبی باز میدارند.
منابع اصلی مواد معدنی هند شامل زغال‌سنگ (از لحاظ میزان ذخایر در سطح چهارم جهان قرار دارد) آهن، منگنز، میکا، بوکسیت، تیتانیوم، کرومیت، گاز طبیعی، الماس، نفت خام، سنگ آهک، توریوم (بیشترین در جهان در سواحل استان کرالا) می‌باشد. ذخایر نفت هند که در بمبئیهای در ساحل ماهاراشترا، گجرات و در شرق آسام وجود دارند، بیش از ۲۵٪ از نیازهای داخل را برطرف می‌کنند.