ماشاءالله
معنی کلمه ماشاءالله در فرهنگ اسم ها
معنی: آنچه خداوند خواهد، هنگام تعجب و تحسین برای دفع چشم بد گفته می شود، چشمِ بد دور، ( شبه جمله ) آنچه خداوند بخواهد، ( اَعلام ) ماشاءالله: [حدود هجری] دانشمند یهودی ایرانی، مؤلف کتابهایی در احکام نجوم، که به لاتینی ترجمه شده است و قدیمی ترین کتاب موجود درباره ی قیمت کالاها به زبان عربی است، آنچه خدا بخواهد، مرحبا، آفرین
معنی کلمه ماشاءالله در ویکی واژه
در مورد تحسین و تعجب گفته میشود.
برای دفع چشم زخم گویند.
جملاتی از کاربرد کلمه ماشاءالله
ماشاءالله بماند فکرم در معرض این حدیث حیران
—پدرش ماشاءالله کرمی در مصاحبه با اعتماد
ماشاءالله وقتی که پنجه دلیری میگشایند تیغی که امروز بر روی سپاه عثمانی باید کشید به میرزا امین اصفهانی میکشند، شکار خانگی و شعار دیوانگی را اعتقاد دارند.
منصور به نجوم، طب و کیمیا علاقه داشت و بدون مشورت با ستارهشناسان به کاری دست نمیزد. بدین گونه بود که ابوسهل نوبخت اخترشناس ایرانی و ماشاءالله اثری به همراه وزیر منصور ّشهر بغداد را طراحی کردند. هارون موقعی به خلافت نشست که نهضت ترجمه در اوج بود و مسلمانان با آثار یونانیان و هندیان آشنا شده بودند و مترجمان بسیاری را در دارالحکمه مأمور ترجمه کتب کرده بودند.