ماری
معنی کلمه ماری در لغت نامه دهخدا

ماری

معنی کلمه ماری در لغت نامه دهخدا

ماری. ( ص ) هلاک شده و کشته گردیده را گویند. ( برهان ) ( آنندراج ). کشته بود. ( لغت فرس اسدی چ اقبال ص 526 ). کشته وهلاک شده و پایمال گشته. ( ناظم الاطباء ) :
اگر ماری و کژدمی بود طبعش
به صحراش چون مار کردند ماری.عسجدی ( از لغت فرس اسدی ).|| ( اِ ) در ترکی به معنی هلاکت. ( غیاث ).
ماری. ( حامص ) مار بودن. زهرآگین بودن. گزنده بودن :
ماری است گزنده طمع که ماران
زین مار برند ای رفیق ماری.ناصرخسرو.
ماری. ( ص نسبی ، اِ ) منسوب به مار: کله ماری. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). رجوع به کله ماری شود. || نام گلی که گیاه آن شکل مار دارد. قسمی گل از تیره کاکتوسها که شکل مار دارد با خار. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).
ماری. [ ری / ری ی ] ( ع اِ ) گوساله سپید تابان بدن درست پشت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). گوساله سپید تابان بدن. ( ناظم الاطباء ). گوساله نرم و تابان بدن سفید و ماریة مؤنث آن.( از اقرب الموارد ). || گلیم خرد با خطهای دراز. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || شکار کننده سنگخوار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). شکارکننده مرغ سنگخوار. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || ازار نگارین پشمی مر آبکش را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || جامه کهن تا سر سرین. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
ماری. ( اِخ ) دهی از دهستان زنجانرود است که در بخش مرکزی شهرستان زنجان واقع است و 314 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
ماری. ( اِخ ) ( سنت... ) نامی است که در فرنگ به مریم ( مادرعیسی ) دهند. و رجوع به مریم در همین لغت نامه شود.
ماری. ( اِخ ) پزشک فرانسوی ( 1853-1940 م. ) نویسنده معتبر عصب شناسی. ( از لاروس ).
ماری. ( اِخ ) یا «چرمیس ها» نام قومی است در روسیه که بر ساحل وسطای رود ولگا سکونت دارند.( از لاروس ). و رجوع به چرمیس در همین لغت نامه شود.
ماری. ( اِخ ) ابن ایوب سلطان نصارای بیت المقدس و معاصر الظافر باﷲ علوی پادشاه مصر بود . ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به نامه دانشوران ص 445 شود.

معنی کلمه ماری در فرهنگ معین

(ص . ) کشته شده ، هلاک شده .

معنی کلمه ماری در فرهنگ عمید

مانند مار کشنده بودن: اگر «ماری» و گژدمی بود طبعش / به صحراش چون مار کردند ماری (عسجدی: ۵۶ ).
* ماری کردن: (مصدر متعدی ) [قدیمی] هلاک کردن، کشتن: اگر ماری و گژدمی بود طبعش / به صحراش چون مار کردند ماری (عسجدی: ۵۶ ).

معنی کلمه ماری در فرهنگ فارسی

( صفت ) کشته هلاک شده .
ابن ایوب سلطان نصارای بیت المقدس و معاصر الظافر بالله علوی پادشاه مصر بود

معنی کلمه ماری در فرهنگ اسم ها

اسم: ماری (دختر) (فرانسوی، عبری) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: māri) (فارسی: ماري) (انگلیسی: mari)
معنی: مریم، گونه ی دیگری از مریم ـ مادر حضرت عیسی مسیح ( ع ) ـ که در زبان های اروپایی رایج است، [ماری نوعی گشتار آوا شناختی از مریم در زبان فرانسوی است]، گونه ی دیگری از مریم _ مادر حضرت عیسی مسیح ( ع ) _ که در زبان های اروپایی رایج است]ماری نوعی گشتار آوا شناختی از مریم در زبان فرانسوی است[، فرانسه از عبری

معنی کلمه ماری در دانشنامه عمومی

ماری (الهه). ماری ( انگلیسی: Mari ) که ماری اوراکا، آنبوتوکو ماری ( "بانوی آنبوتو" ) و مورومندیکو داما ( "بانوی مورومندی" ) نیز نامیده می شود، الهه باسک ها است. مکان هایی که گفته می شود او در آن زندگی می کند شامل شکاف مورومندی، غار گوروتزگوری ( آتاون ) ، آیزکوری و آرالار است، اگرچه همیشه نمی توان مطمئن بود که کدام افسانه های باسک باید به عنوان منشأ در نظر گرفته شوند.
ماری (رمان). ماری یا ماشنکا ( به روسی:Машенька, Mashen'ka ) رمانی از ولادیمیر ناباکوف است. این رمان نخستین بار به زبان روسی و در سال ۱۹۲۶ منتشر شد.
• نابوکف، ولادیمیر؛ ماشنکا؛ ترجمه: خلیل رستم خانی؛ نشر دیگر.
• نابوکف، ولادیمیر؛ ماری؛ ترجمه: عباس پژمان؛ انتشارا هاشمی.
ماری (زنجان). ماری یک منطقهٔ مسکونی در ایران است که در دهستان قره پشتلو بالا واقع شده است. ماری ۲۸۷ نفر جمعیت دارد.
ماری (سوریه). ماری ( به عربی: تل حریری ) شهر باستانی سومریان و اموریان بود. در ۱۱ کیلومتری شمال شهرک امروزین ابوکمال و در کرانه باختری رود فرات جای گرفته است؛ جایی نزدیک به ۱۲۰ کیلومتری جنوب خاوری دیر الزور در سوریه. این شهر از پنج هزار سال پیش از میلاد مسکونی بوده است. کاخ های فراوانی در آن ساخته شد تا این که حمورابی در سال ۱۷۵۹ پیش از میلاد آن را ویران کرد. آخرین شاه آن، زیمری لیم بود.
ماری (فیلم ۱۹۳۱). ماری ( انگلیسی: Mary ) فیلمی در ژانر دلهره آور به کارگردانی آلفرد هیچکاک است که در سال ۱۹۳۱ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به اولگا چخووا و آلفرد ابل اشاره کرد.
ماری (فیلم ۱۹۸۵). ماری ( انگلیسی: Marie ) که با نام ماری: یک داستان واقعی نیز شناخته می شود یک فیلم زندگی نامه ای در ژانر تریلر سیاسی به کارگردانی راجر دونالدسون است که در سال ۱۹۸۵ منتشر شد.
• سیسی اسپیسک
• جف دانیلز
• کیث سارابایکا
• مورگان فریمن
• فرد تامپسون
• کالین ویلکاکس
• گراهام بکل
• جین پاول
• جان کالم
• لئون ریپی
• تیموتی کارهارت
• استیون هندرسون
• تری ویلسون
• لیسا فاستر
ماری (فیلم ۲۰۱۵). ماری ( به تامیلی: Maari ) فیلمی محصول سال ۲۰۱۵ و به کارگردانی بالاجی موهان است. در این فیلم بازیگرانی همچون دنوش، کجال آگاروال، ویجی یسوداس، روبو شانکار، کالی ونکات، کالوری وینوت و میمه گوپی ایفای نقش کرده اند.
ماری ۲ دنباله این فیلم است.
ماری (فیلم ۲۰۱۹). ماری ( به انگلیسی: Mary ) فیلمی محصول سال ۲۰۱۹ و به کارگردانی مایکل گوئی است. در این فیلم بازیگرانی همچون گری اولدمن، امیلی مورتیمر، مانوئل گارسیا - رولفو، استفانی اسکات، چلو پرین، داگلاس اوربانسکی، جنیفر اسپوزیتو و اوون تیگ ایفای نقش کرده اند.
معنی کلمه ماری در فرهنگ معین
معنی کلمه ماری در فرهنگ عمید
معنی کلمه ماری در فرهنگ فارسی

معنی کلمه ماری در دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:مرو، ولایت
ماری (جغرافیا). ماری (جغرافیا)(Moray)
کلیسای جامع شهر الگین در اسکاتلند
ناحیهای در شمال شرقی اسکاتلند، با ۲,۲۲۴ کیلومتر مربع مساحت و ۸۵هزار نفر جمعیت (۱۹۹۶). در ۱۹۹۶ از بخش ماری در ناحیۀ گرمپین تشکیل شد. شهرهای مهم آن عبارت اند از الگین (مرکز اداری)، فاریس، بکی، لاسیموت. شیب زمین به تدریج از کوه های گرمپین در جنوب (به ارتفاع ۱,۲۴۵ متر) به سمت خلیج ماری آغاز می شود، زمین های پهناور ساحلی در حاشیۀ تپه ای شنی قرار دارند، که بخشی از آن ها از دریا گرفته شده و اکنون پوشیده از جنگل است. رود اِسپِی نزدیک بکی وارد دریای شمال می شود. کلیسای جامع الجین، قلعه های برودی و دافوس از مهم ترین بناهای آن به شمار می روند. فرآوری مواد غذایی، ماهی گیری و کشت حبوبات در جلگه های پست این ناحیه رواج دارد. ماری اقامتگاه چندین پادشاه و محل وقوع داستانمکبث شکسپیر است. اقتصاد روستایی بر منطقه حاکم است که مدیریت جدید تولیدات سنتی آن را تقویت کرده است.
ماری (مردم شناسی). ماری (مردم شناسی)(Mari)
ماری
(یا: چرمیس) ساکنان جمهوری ماری و مناطق هم جوار آن در روسیۀ مرکزی. زبان آن ها نیز ماری خوانده می شود و به خانوادۀ زبانی فینو ـ اویغوری تعلق دارد. اکثر ماری ها کشاورزند و از قرن ۱۶ پیرو مسیحیت ارتدوکس روسی بوده اند. ماری ها از قرن ۸م زیر سلطۀ حکومت های خارجی زیسته اند؛ این حکومت ها عبارت بودند از خزرها در قرن ۸م، بلغارهای ولگا در ۹ـ۱۳م، تاتارها در ۱۲۳۶ـ۱۵۵۲م و سرانجام روس ها از قرن ۱۶ به بعد.

معنی کلمه ماری در ویکی واژه

کشته شده، هلاک شده.

جملاتی از کاربرد کلمه ماری

همان روزگار اثرط سرفراز به بیماری افتاد و درد و گداز
بیماری هجر داشتم، جام وصال نوشیدم و رویی به بهی آوردم
سپه بر گماریم گرد حصار ببندیم ره تنگ بر مرد کار
گنجیست چمن ز گل پر از زر لیکن در هر بن خار خفته ماری دارد
گر نداری باور از بیماری این ناتوان خود ببین اینکه به چشم ناتوان خویشتن
اگر چشمش ترا گوید: ز عشق کیست درد او؟ بگو: رنجور بود از بهر بیماری که خود داند
حذر کن فایز از این زلف و گردن که هر تاری از آن ماریست خونخوار
تیغ مر ملک را نکو یاریست ملک بی‌تیغ همچو بیماریست
مرهم نهاده ناصور بر زخم سینه من بیماریم شد افزون ای چاره ساز بی تو
بویژ که پیری آن بیماری است که اگر گریبان گیرد، پزشک اگر مسیح نیز بود، از پا افکند.