مادرانه

معنی کلمه مادرانه در لغت نامه دهخدا

مادرانه. [ دَ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی ، ق مرکب ) منسوب به مادر. آمیخته با مهر و محبت :
من از شفقت سپند مادرانه
به دود صبحدم کردم روانه.نظامی.|| مانند مادر. همچون مادر. مادروار.

معنی کلمه مادرانه در فرهنگ معین

( ~ . ن ) (ص مر. ق مر. ) مانند مادر، از روی مهر و سنجیدگی .

معنی کلمه مادرانه در فرهنگ فارسی

منسوب به مادر آمیخته با مهر و محبت

معنی کلمه مادرانه در ویکی واژه

ق مر.)
materno
مانند مادر، از روی مهر و سنجیدگی.

جملاتی از کاربرد کلمه مادرانه

آلک در سال ۱۳۴۴ (۱۹۶۵) در نشریهٔ خوشه آثار ۱۶ شاعر و نویسندهٔ ارمنی را معرفی و در سال ۱۳۵۱ (۱۹۷۲) کتاب «مادرانه» را به چاپ رسانده‌است.
نهاده زمین مادرانه سرت به سینه که بر سر نبد مادرت
من از شفقت سپند مادرانه به دود صبحدم کردم روانه
مادرانه فریادی حق رسد بفریادم نوجوان دامادم
در مصر باستان، الهه مادر در تصاویر کشف شده در میانِ یافته‌های باستان‌شناسی در مصر باستان وجود دارد. در این فرهنگ، الالهه‌های گونه گون بعنوانِ مادرانِ خوب کشیده شده‌اند: شیر، گاو، کرگدن، کرکس سفید، مار کبری، عقرب و همگی بر روی زمین که مادرانه آن‌ها را در بر می‌گیرد.
دست بگرفت زن از هول به چهر مادرانه به لبش خندهٔ مهر
که پوشد ز بدخواه دیدارتان شود مادرانه پرستارتان
جواد افشار (زادهٔ ۲۶ دی ۱۳۴۷) کارگردان سینما و تلویزیون اهل ایران است. از مهم‌ترین آثار کارگردانی شده توسط وی می‌توان به روز رفتن، مادرانه، کیمیا و گاندو در دو فصل اشاره کرد.
یا خود محرران صنایع به کلک عشق با مهر مادرانه مرا خوابنیده‌اند
از عطف مادرانه شاهم توقع است کو دایه نوازش این بی پدر شود
گفت مادر مادرانه چون ببینی دام و دانه این چنین گو رهروانه لا نسلم لا نسلم