مؤکد

معنی کلمه مؤکد در فرهنگ معین

(مُ ءَ کَّ ) [ ع . ] (اِمف . ) تأکید کرده شده ، استوار، محکم .

معنی کلمه مؤکد در فرهنگ عمید

۱. تٲکید شده.
۲. محکم و استوار.

معنی کلمه مؤکد در ویکی واژه

تأکید کرده شده، استوار، محکم.

جملاتی از کاربرد کلمه مؤکد

همان دم پی این امر مؤکد فرود آمدی از ناقه محمد (ص)
چند سال قبل از این توصیه‌های مؤکدی را راجع به مقابله با فساد اقتصادی به مسئولان کشور کردم؛ اما خب، اگر عمل می‌کردند، دیگر این فساد بانکی اخیر - که حالا همهٔ روزنامه‌ها و همهٔ دستگاه‌ها و همهٔ ذهن‌ها را پر کرده - پیش نمی‌آمد.[...]
ببخشی اگر ور نبخشی که ما را ثنای تو شد مستحب مؤکد
یا مَرْیَمُ اقْنُتِی لِرَبِّکِ معنی قنوت طاعت داشتن است و عبادت کردن بر دوام، اگر در نماز باشد و گر بیرون از نماز. وَ اسْجُدِی وَ ارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ مفسران در معنی این سجود و رکوع دو قول گفته‌اند: یکی آنکه آن دو رکن معروف خواهد از ارکان نماز. و آن گه فرا پیش داشتن سجود را از رکوع دو وجه است: یکی آنکه در شریعت ایشان چنان بود، سجود فرا پیش رکوع می‌داشتند. دیگر وجه آنکه این تنبیه بر آنک واو ترتیب واجب نکند، هر چند که از روی لفظ سجود فرا پیش داشت، اما از روی معنی و شرط نماز رکوع در پیش است. قول دیگر در معنی وَ اسْجُدِی وَ ارْکَعِی آنست که: سجود اصل نمازست، چنانک گفت: وَ أَدْبارَ السُّجُودِ و رکوع حقیقت شکر است. چنانک گفت: وَ خَرَّ راکِعاً ای شاکرا رب العالمین باین دو کلمه مریم را نماز فرمود و شکر فرمود. آنچه گفت: مَعَ الرَّاکِعِینَ معنی آنست که: مع الراکعین الساجدین. لکن دانست که در وَ اسْجُدِی ساجدین خود معلوم شود و مَعَ الرَّاکِعِینَ اشارتست فرا آن که زن را با مردان نماز کردن بجماعت رواست، و دلیل است بر آن که نماز بجماعت مؤکد است و بآن فرمان شرع است، و بمذهب بوثور و جماعتی از اهل ظاهر خود فریضه است.
تلاشهایی صورت گرفته تا تاریخ گذشته اروپا را که مؤکد اعتبار هویت ملی اروپاست بازسازی کنند.
چو بندی ز نوعهد از من بهر یک بصد گونه سوگند میکن مؤکد
عهد میمون تو، عقلا، دور دور است از فنا زان که عدلت با بقا عهدی مؤکد می‌کند
علینا له عهد وثیق مؤکد علی رفض شرک مخلصین سجوده
بوحرب بختیار محمد، که رای او ارکانهای ملک مؤکد کند همی
انکار و شک ز خاطر ارباب شرک برد حکم نبوتش که به قرآن مؤکد است
شیر گفت: این سخن را بی‌محاباتر بران، و به براهین و حجت‌ها مؤکد گردان. گفت: عمر تو چند است؟ گفت: صد سال. گفت: دراین مدت قوت تو از چه بوده است؟ گفت: از گوشت جانوران - وحوش و مردم - که شکار کردمی. گفت: پس آن جانوران که چندین سال به گوشت ایشان غدا می‌یافتی مادر و پدر نداشتند؟ و عزیزان ایشان را سوز مفارقت در قلق و جزع نیاورد؟ اگر آن روز عاقبت آن کار بدیده بودی و از خون ریختن تحرّز نموده، به هیچ حال این پیش نیامدی.
و گفت: بخوف محبت درست گردد و ملازمت ادب بر دوست مؤکد گردد. و گفت محبت را از آن نام محبت کردند که هر چه در دل بود جز محبوب محو گرداند.