مؤمن
معنی کلمه مؤمن در فرهنگ عمید
۲. از نام های خداوند.
۳. [عامیانه، مجاز] خطابی معترضانه به مردان.
۴. (اسم ) چهلمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای هشتادوپنج آیه.
معنی کلمه مؤمن در دانشنامه عمومی
دنی بالینت ۲۲ ساله یک جوان کله پوستی اهل نیویورک است. این یهودی خوش فکر، آشفته احوال همواره با یک گروه نئونازی مراوده دارد و به سرعت رهبر آنها می شود. او که گرفتار تناقضات فکری شده، ناچار است هویتش را پنهان کند، تا ته همه انتخاب هایش پیش می رود، و زندگی روزمره اش را با خشونت ضدیهودی توأم می کند.
معنی کلمه مؤمن در دانشنامه اسلامی
معنی مُّؤْمِنَةً: زن مؤمن - زن با ایمان
معنی لَّوَّامَةِ: بسیار ملامتگر- بسیار سرزنش کننده (منظور از نفس لوامه نفس مؤمن است ، که همواره در دنیا او را به خاطر گناهانش و سرپیچی از اطاعت خدا ملامت میکند ، و در روز قیامت سودش میرساند . بعضی گفتهاند : منظور از نفس لوامه جان آدمی است ، چه انسان مؤمن صالح ، و چه ا...
معنی حَبِّ: دانه (هم ریشه با محبت لذا درآیه 95سوره انعام از آن تعبیر به طینت مؤمن هم شده است که خداوند محبت خود را در آن جای داده )
معنی سَدِیداً: محکم و استوار وبا صلابت (از ماده سداد است ، که به معنای اصابت رأی ، و داشتن رشاد است ، و بنابر این ، قول سدید ، عبارت است از کلامی که هم مطابق با واقع باشد ، و هم لغو نباشد ، و یا اگر فایده دارد ، فایدهاش چون سخنچینی و امثال آن ، غیر مشروع نباشد . پس...
معنی مُّذَبْذَبِینَ: متحیروسرگردانان (مذبذب بودن هر چیزی به معنای آمد و شد کردن آن بین دو طرف است بدون اینکه آن چیز تعلق و وابستگی به یکی از آن دو طرف داشته باشد . و این خود صفت منافقین است که بین مؤمنین و کفار آمد و شد دارند ، نه به کفار بستگی و تعلق دارند و نه به مؤمنی...
معنی لَا یُؤْذَیْنَ: آن زنان آزار داده نمی شوند (قبل از اسلام نیز مرسوم بوده که زنان روسری می پوشیدند ولی پایین آن را پشت سر می انداختند درعبارت "یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَ ٰلِکَ أَدْنَیٰ أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ" به زنان مؤمن می گوید که طرز روسر...
معنی یُعْرَفْنَ: که شناخته شوند (عبارت "ذَ ٰلِکَ أَدْنَیٰ أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ " یعنی :این [پوشش] به اینکه [به عفت و پاکدامنی] شناخته شوند نزدیکتر است، و در نتیجه [از سوی مردم بیتقوا] مورد آزار قرار نخواهند گرفت.قبل از اسلام نیز مرسوم بوده که زنان روسری می...
معنی یُدْنِینَ: جلو بکشند - پیش بکشند (در عبارت "یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ " منظور از پیش کشیدن روسری و سر اندازهایشان ، این است که آن را طوری بپوشند که زیر گلو و سینههایشان در انظار نامحرمان پیدا نباشد.چون قبل از اسلام نیز مرسوم بوده که زنان روسری م...
ریشه کلمه:
امن (۸۷۹ بار)
[ویکی فقه] مؤمن (ابهام زدایی). مؤمن ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: • سوره مؤمن، سوره غافر (یا سوره مؤمن، یا سوره حم المؤمن) چهلمین سوره قرآن کریم• مؤمن (باایمان)، شخص دارای ایمان به خدا
...
[ویکی اهل البیت] مؤمن (اسم الله). اسم صد و نهم: المؤمن
اسم مؤمن در قرآن 22 بار آمده و در یک بار وصف خدا قرار گرفته است چنان که می فرماید:(هُوَ اللّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلاّ هُوَ المَلِکُ القدُّوسُ السَّلامُ المُؤْمِنُ المُهَیْمِنُ العَزِیزُ الجَبّارُ المُتَکَبِّرُ سُبْحانَ اللّهِ عَمّا یُشْرِکُونَ).(حشر/23)
«خدا کسی است که خدایی جز او نیست،(او) فرمانروا، منزه از شرک، پاکیزه از عیب، ایمنی بخش، نگهبان، قدرتمند، خودمختار، بزرگوار، منزه است خدا از آنچه که برای او شریک قرار می دهند».
ابن فارس می گوید:ماده این اسم دو معنی نزدیک به هم دارد، یکی امانت در مقابل خیانت، دیگری تصدیق و پذیرش، و قرآن ماده این اسم را در هر دو مورد بکار برده است، چنان که از زبان فرزندان یعقوب نقل می کند که آنها پس از بازگشت از صحرا و آوردن خبر مرگ یوسف، به پدر چنین گفتند:(وَ ما أَنْتَ بِمُؤْمِن لَنا).(یوسف/17):«تو هرگز ما راتصدیق نخواهی کرد».
و باز می فرماید:(وآمَنَهُمْ مِنْ خَوف)(قریش/4) «قریش را از خوف ایمنی بخشید».
و در هر حال هدف از توصیف خدا به این اسم، ایمنی بخشی او است، یعنی به بندگان خود امان از عذاب در دنیا را تحت شرایطی داده است، و برخی از آیات بر این معنا دلالت دارد.
(إِنَّ الّذینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الحُسْنی أُولئِکَ عَنْها مُبْعَدُونَ* لا یَسْمَعُونَ حَسِیسَها وَ هُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ* لا یَحْزُنُهُمُ الفَزَعُ الأَکْبَرُ وَ تَتَلَقّیهُمُ المَلائِکَةُ هذا یَومُکُمُ الّذی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ).(انبیاء/101ـ103)
«آنان که از قبل، مشمول وعده نیکوی ما شده اند آنان از دوزخ دور می باشند، صدای دوزخ را نمی شنوند و آنان در نعمت های مورد میل و علاقه خود جاودانه اند، خوف بزرگ روز قیامت، آنان را اندوهگین نمی سازد فرشتگان به استقبال آنان آمده می گویند، این همان روزی است که به شما وعده داده شده است».
[ویکی فقه] مؤمن (باایمان). مؤمن کسی است که به خدا ایمان دارد و این ایمان باعث آرامش او می گردد.
"مؤمن" اسم فاعل از واژۀ ایمان و از مادّۀ امن است "اَمْن" عبارت است از آرامش و رفعِ ترس و نگرانی، و ایمان عبارت است از خود یا دیگری را در امنیت و آرامش قرار دادن. پس مؤمن یعنی مطمئِنّ، آمَنَ باللهِ؛ یعنی برای او اطمینان و آرامش نسبت به خدای متعال حاصل شد.
متعدی شدن مؤمن با «ل» و «یاء»
واژۀ "آمن" اگر با «ل» متعدّی شود به معنای تصدیق است و اگر با «یاء» متعدّی شود به معنای اصطلاحی خواهد بود.
«...یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ...»
«...پیامبر به خدا ایمان دارد و مؤمنان را تصدیق می کند...».
مؤمن در اصطلاح قرآنی
مؤمن به کسی گفته می شود که خدا، فرشتگان، فرستادگان الهی، کتابهای آسمانی و روز قیامت (آخرت) و غیب را پذیرفته باشد.
قرآن کریم می فرماید:
«آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَ مَلآئِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ و َرُسُلِهِ...»
«پیامبر، به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده، ایمان آورده است (و او، به تمام سخنان خود، کاملاً مؤمن می باشد.) و همه مؤمنان (نیز)، به خدا و فرشتگان او و کتابها و فرستادگانش ایمان آورده اند...».
همچنین می فرماید:
«الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ...»
«کسانی که به غیب (آنچه از حس پوشیده و پنهان است) ایمان می آوررند».
ایمان و عمل صالح
...
معنی کلمه مؤمن در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه مؤمن
در میان کفر زلفت نور ایمان مینماید پیش زلف کافر تو مؤمن از ایمان برآید
مؤمنانش چو نور میبینند آنچه مردم ز دور میبینند
هرچه دعوی کرده از رتبت امیرالمؤمنین روزگار از پایهٔ تخت تو برهان یافته
اگر نگوییم هزاران، با میلیونها مؤمن متقی، کلیسای هیولای اسپاگتی پرنده به عنوان یک مذهب عمده، مشروع محسوب میگردد؛ حتی به اذعان مخالفان، که اغلب مسیحیانی بنیادگرا هستند، هم خدای ما کوفتههای عظیمتری نسبت به مال آنها دارد.
کافر و مؤمن چو روی خوب تو بینند آن به کلیسا و این به کعبه کند پشت
گفتیم: چو خورشید جمال تو عیانست «صدق » ز دل مؤمن وکفار برآمد
ابراهیمآباد، روستایی در دهستان مؤمنآباد بخش روداب شهرستان نرماشیر در استان کرمان ایران است.