مؤسس
معنی کلمه مؤسس در فرهنگ عمید
معنی کلمه مؤسس در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه مؤسس
بنائی که ایزد بر آن گشته بانی اساسی که پیغمبر آن را مؤسس
گفتند از این دو یا رب پیش تو کیست بهتر زین هر دو چیست بهتر در منهج مؤسس
ای بوم در این بوم مؤسس شدهای ای زاغ به باغ نُقل مجلس شدهای
بعد از آن تا زند مؤسس را زد به تیر بلا «مدرس» را
آن مؤسس، این مقرنس طاق راست ز آن مروج، انفس و آفاق راست
گفتم این تازه کیست گشته پدید گفت شخصی: مؤسس ناهید
نصرت و یاری کنش که دارد بر پای پایه قصری که جد تواست مؤسس