مؤخر
معنی کلمه مؤخر در فرهنگ عمید
معنی کلمه مؤخر در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه مؤخر
وجود اوست در نظم مقدر ز موجودات امکانی مؤخر
نه از مؤخر پیدا ورا مقدم نه از مقدم پیدا ورا مؤخر
گنج عشقت در جهان جد و جهد هم مؤخر هم مقدم در نیافت
ای ملک تو بر ازل مقدم وی نسل تو از ابد مؤخر
کند عبدالمؤخر چونکه تأخیر در امری کوست دور از حکم و تأثیر
گرچه به ظاهر ز آدمی تو مؤخر لیک به معنا ز آدمی تو مقدم
عقل اقدم، امام مقدم در حدوث زمانی مؤخر
ذات تو در زمان ز فلک گر مؤخر است اما ز راه مرتبه بروی مقدم است
ث) تست برنامه: تست یک برنامه شامل ۱: اشکال زدایی و ۲: تحلیل مؤخر (اندازهگیری کارایی) است. اندازهگیری کارایی عبارت است از فرایند اجرای الگوریتم صحیح بر روی دادههای نمونهگیری شده برای به دست آوردن زمان و حافظهٔ مورد نیاز توسط کامپایلر.
شخصیتهای این اثر در داستان دیگر بهرنگی اولدوز و کلاغها، که دنبالهای بر اولدوز و کلاغها است نیز ظاهر میشوند. بهرنگی، چنانکه خود در مؤخرهای بر این داستان مینویسد، بر آن بود که داستان این شخصیتها را در کتابی دیگر با عنوان کلاغها، عروسکها و آدمها ادامه دهد، اما مجال این امر را نیافت.
بیش از ملکان فضلش و عصرش پس از ایشان از عصر مؤخر شد و از فضل مقدم
بنوشته دو بیت زیرش از زر کاین هست مقدم آن مؤخر