مؤتمن

معنی کلمه مؤتمن در فرهنگ معین

(مُ تَ مِ ) [ ع . ] (ص . ) اعتماد کننده .
(مُ تَ مَ ) [ ع . ] (ص مف . ) اعتماد کرده شده ، امین .

معنی کلمه مؤتمن در فرهنگ عمید

شخص امین و طرف اطمینان، کسی که به او اعتماد داشته باشند.

معنی کلمه مؤتمن در ویکی واژه

اعتماد کننده.
اعتماد کرده شده، امین.

جملاتی از کاربرد کلمه مؤتمن

ملک‌الشعرا بهار و زین العابدین مؤتمن درباره این واژه دیدگاهی متفاوت ارائه میدهند.
درگاه اوست ملتزم خلق و ملتجا تدبیر اوست معتمد ملک و مؤتمن
پاسبان گنج حسن روی خویشت کرده یار با همه دزدی امین ومؤتمن گردیده ای
امین و مؤتمن شاه مشرق و مغرب عمید ملک خداوند تاج و تخت و نگین
نام او بودی نظام الدّین حسن شد ملقّب با صفا آن مؤتمن
سائید سر به خاک سرای تو آسمان زآن روی بر فرشته پناهی است مؤتمن
گفت غیر از او و من ای مؤتمن دیگری آنجا نبود از مرد و زن
بایدت شستن بدست خویشتن کون خود هر روز و شب ای مؤتمن
دوش شنیدم که گفت «مؤتمن الملک »: پا نگذارد دگر به ساحت مجلس
چو بر مصالح ملکست همتّش مقصور گرفت شاه جهان مستشار مؤتمنش
من همی خوانم مدیح صاحب کیهان مدار خواجه فرخ «امین الدوله » میر مؤتمن