مؤاخذه

معنی کلمه مؤاخذه در فرهنگ معین

(مُ خَ ذَ یا خِ ذِ ) [ ع . ] (مص م . ) بازخواست کردن ، سرزنش کردن .

معنی کلمه مؤاخذه در فرهنگ عمید

بازخواست کردن، خرده گیری، بازخواست.

معنی کلمه مؤاخذه در ویکی واژه

بازخواست کردن، سرزنش کردن.

جملاتی از کاربرد کلمه مؤاخذه

و خداوند من نیز مرا از خود بهتر شناسد. خداوند ایشان را به سبب آنچه گویند مؤاخذه مکن و مرا برتر از گمان ایشان بدار و گناهان مرا که ندانند بیامرز.
آن جماعت را روزگار سپری شد، آنچه آن‌ها کردند، از آن آن‌هاست و آنچه شما می‌کنید، از آن شماست؛ و شما را به خاصر اعمال آن‌ها مورد سؤال و مؤاخذه قرار نمی‌دهند.
در صورت لزوم، قدرت‌های متخاصم می‌توانند به نهادهای خیریه مردم غیرنظامی متوسل شوند. این یعنی مردم غیرنظامی فقط باید به زخمی‌ها و بیماران خوش رفتاری کنند و به ویژه از برخورد خشونت‌آمیز با آنها خودداری کنند. اما در عین حال نباید برای رسیدگی به فرد مجروح یا بیمار مورد مؤاخذه یا برخودر قرار گیرند.
مناسبت راوا با دربار (خصوصاً با ایفرا) آنقدر دوستانه بود که سایر روحانیان یهود نسبت به راوا مشکوک شده بودند. راوا متمول بود و او را مؤاخذه می‌کردند که این همه پول را از کجا آورده‌است. تا اینکه یک روز دربار خانه راوا را تاراج می‌کنند و این عمل غیرمنتظره روحانیان یهود را در بی‌تقصیر بودن راوا قانع می‌کند.
رئیس مجلس خبرگان رهبری هرچند از وجود «کمیسیون تحقیق» خبر می‌دهد که «عالی‌ترین کمیسیون مجلس خبرگان رهبری است» و «بر کار ولی امر نظارت دارد» ، منتهای مراتب در تمام ربع قرن سپری شده از رهبری آیت‌الله خامنه‌ای، نه فقط این کمیسیون که مجلس خبرگان، تنها در جایگاه ستایش و تأیید رهبری قرار داشته و خبری از پرسش و نقد و مؤاخذه نبوده‌است.