جملاتی از کاربرد کلمه مآبی
دارد به مقیمانِ خرابات ارادت جای دگرش نیست نه ملجأ نه مآبی
جستند و ندیدند حوادث پی ملجا چون درگه انصاف تو فرخندهمآبی
با فتنه رخت، ز مآبی گریز نیست آن بار کاه صفدر مالک رقاب ده
ز من که مهر تو دارم به سینه روی چه تابی الا تعرض عینی و انت تعلم مآبی
ز دنیا و عقبی به تو بازگشتم که حسن المآبی و نعم المآل
از جور تو ما و حضرت شاه کز حادث ها بهین مآبیست
قاسمی سرگشته سودای تست یا مآبی، یا ملاذی، یا معاد