لیف
معنی کلمه لیف در لغت نامه دهخدا

لیف

معنی کلمه لیف در لغت نامه دهخدا

لیف. [ ل َ ] ( ع مص ) خوردن چیزی را. ( منتهی الارب ).
لیف. ( اِ ) کیسه صابون. کیسه ای از پارچه نازک که صابون در آن نهند و تن شویند با آن. کیسه ای از ململ یا چلوار و امثال آن که صابون در آن نهاده و بدن را بدان شویند. هر کیسه از چلوار و مانند آن را گویند که در حمام به صابون آلایند و بردن شوخ را بر تن مالند. || قسمی کدو که چون خشک شود گوشت آن فروریزد و الیاف آن چون کیسه ای برجای ماند وبا آن در حمام چرک تن گیرند. قسمی کدو یا الیاف دیگر که بدان در حمام شوخ از تن سترند. قسمی کدو که چون خشک شود و گوشت آن به مالیدن فروریزد الیاف درهم پیوسته آن چون کیسه ای شود که در حمام بجای کیسه به کاربرند. قسمی کدو که چون بخشکد آن را به دست بمالند تا فضول آن بریزد و از زیر آن کیسه مانندی از الیاف بهم تافته پیدا آید و آن را بجای کیسه پشمین در حمام هابه کار برند. ج ، الیاف. || طوری . || در لوترا، ریش را لیف گویند. ( حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ) :
کفشگر دید مرد داور تفت
لیف در کون او نهاد و برفت.فرالاوی.گفت :خود ریش این شخص لیف حمام بوده است [ چه او در حمام دست و پای همه را میبوسیده ]. ( بهاءالدین ولد ). اگر تواضعها با همه یکسان باشد آن را لیف حمام خوانند.( بهاءالدین ولد ). || چیزی نرم که از درخت خرما حاصل شود. ( غیاث ). || خُلب. پوست درخت خرما: هذب ؛ پاک کردن نخله را از پوست و لیف. سیف ؛آنچه در بن شاخهای درخت چفسیده باشد مانند لیف و آن ردی تر از لیف است. ( منتهی الارب ).
به لیف خرما پیچیده خواهمت همه تن
فشرده خایه به انبر بریده کیر به گاز.منجیک.لیف خرما و پوست گوسفندی بالین کرده. ( کلیات سعدی مجلس چهارم ). || چیزی باشد که از پوست خرما سازند به جهت کفش و موزه ساغری و چیزهای دیگر پاک کردن و آن را از موی دم اسب نیز سازند. ( برهان ). مَسد؛ لیف سخت تافته. ( منتهی الارب ). || گیاهی است. ( اوبهی ). دسته گیاهی که جولاه پیشکار خود را بدان تر کند و آب زند. ( آنندراج ). || ریشهای پی و رباط ( طب ). ج ، الیاف. || آنچه از اصول و لحاء نباتات روید و باریکتر از لحا باشد. اسم خیوطی است شجری محیط بر نخل ونارجیل و مقل و امثال آن و از مطلق او مراد لیف خرماست و بهترین او از نارجیل و نخل حجازی و زبون ترین از مقل است. در اول دوم گرم و خشک ، فرش و لباس او جهت استسقا و ترهل و اورام و از نارجیل که سوزانیده باشند جهت خزاز و حکه و جریب و شرب او جهت اخراج حصاة. و لیف مقل جهت تسکین بواسیر مفید و خاکستر انواع او منقی دندان و جهت امراض لثه و التیام جراحات و رفع بهق و برص و بیاض چشم نافع است. ( تحفه حکیم مؤمن ). اصله ورق غلیظ یحیط بالنخل و ماشاکله کالمقل و النارجیل ینتسج بین جریده و کلما بد عنه الجرائد کمل و اجوده لیف النارجیل ثم النخل الحجازی واردؤه المقل و المستعمل منه الابیض المخلص الخیوط الدقیق و هو حار یابس من النارجیل فی الثالثة و المقل النارجیل ینفع من القراع و الحکة و الجرب طلاء و محروقه یفتت الحصی شرباً و لیف المقل یسکن البواسیر و رماد کل انواعه شدید التنقیة للاسنان و امراض اللثة مدمل للجراحات جال للبهق و البرص. ( تذکره ضریر انطاکی ). کنبار، لیف نارجیل.

معنی کلمه لیف در فرهنگ معین

(اِ. ) ۱ - کسیة صابون . ۲ - پوست درخت خرما. ج . الیاف .

معنی کلمه لیف در فرهنگ عمید

۱. کیسۀ بافتنی یا پارچه ای که در حمام برای شستشوی بدن با صابون به خود می مالند.
۲. رشته ها و تارهای درخت خرما، نارگیل، و فوفل.
۳. (زیست شناسی ) پوست درخت خرما.

معنی کلمه لیف در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- کیسه ای از پارچ. نازک که صابون در آن نهند و بدن را با آن شویند کیس. صابون . ۲- قسمی کدو که پس از خشک شدن گوشت آن بریزد و الیاف آن مانند کیسه ای برجا ماند و بوسیل. آن در حمام چرک بدن را گیرند جمع : الیاف . ۳- ریش محاسن ( ایهام ) : گفت : خود ریش این شخص لیف حمام بوده است ( چه او در حمام دست و پای همه را می بوسیده ). ۴- پوست درخت خرما خلب : لیف خرما و پوست گوسفندی بالین کرده . ۵- چیزی باشد که از پوست خرما سازند بجهت کفش و موز. ساغری و چیزهای دیگر پاک کردن و آنرا ازموی دم اسب نیز سازند. ۶- ریشهای پی و رباط جمع : الیاف . ۷- عناصرتشریحی دراز اندام که در ساختمان بافتهای مختلف ( ملتحمه عصبی ماهیچه یی ) شرکت میکند تارچه . ۸- نام هریک از رشته های باریک و طویل سلولزی و گاهی چوبی که در ساختمان بافتهای ساقه و یا ریشه ودیگر قسمتهای اندامهای گیاهی وجوددارند . از الیاف گیاهی جهت تهی. پارچه و نخ و طناب استفاده میکنند تارچه رشت. باریک . ۹- ابر گیاهی . ۱٠ - پرز . یا لیف خز . پرز پوست خز .
خوردن چیزیرا ٠

معنی کلمه لیف در دانشنامه عمومی

لیف (سرده). گیاه لیف ( در متون طب سنتی چون مخزن الادویه عقیلی خراسانی توری ) سرده ای از گرم سیری و نیمه گرم سیری که در خانوادهٔ خیار ( Cucurbitaceae ) رده بندی می شود.
از این گیاه برای ساخت اسفنج و لیف استفاده می شود.
لیف (گونه). لیف یا لوفا ( نام علمی: Luffa aegyptiaca ) گیاهی از خانواده کدوییان است، نام یک گونه از سرده لیف است. گیاه لوفا متعلق به مناطق گرم و مرطوب آمریکای جنوبی و دارای نوعی اسفنج طبیعی است این گیاه برای اولین بار توسط صمد کدو به قزوین آورده شد.
گیاه لوفا گیاهی که به عناوین توری، کشاتاکی و اسفنج گیاهی نیز معروف است. گیاهی است بالارونده که معمولاً روی داربست گسترده می شود برگ های آن در ابعاد برگ ختمی، شبیه برگ انگور و خیار پوشیده از کرک های ریز می باشد. ساقه اصلی آن دراز، گره دار و محل گره ها زاویه دار است. پس از ۵ یا ۶ ماه که از کاشت آن گذشت گل های درشت زرد شبیه گل خیار ظاهر می شود. میوه های آن سبز تیره، خالدار و دوکی مانند که از وسط متورم و از دو طرف باریک است. قطر آن ۲ تا ۳ سانتی متر و طولش ۳۰ تا ۱۰۰ سانتی متر می باشد. دانه های آن در برخی گونه ها سیاه و در برخی کرم رنگ می باشد.
علاوه بر کاربردهای اسفنج لوفا در حوزه سلامت و مراقبت از پوست، کاربردهای صنعتی بسیاری نیز دارد.
از لوفا در صنایع دستی، آرایشی و بهداشتی، اُرتوپد، محصولات مراقبت از پوست، طراحی داخلی ساختمان، عایق بندی صوتی و حرارتی، مواد اولیه برای ساخت تجهیزات مراقبت از بدن، در صنعت تولید صابون و… استفاده می گردد.
همچنین از اسفنج لوفا برای تمیز کردن شیشه آلات، ظروف و سایر وسایل آشپزخانه استفاده می شود. اسفنج لوفا برای پاک سازی غذا از سطح ظروف حساس به خراش، همچون تفلون و چدن مناسب است. از این گیاه برای ساخت اسفنج و لیف نیز استفاده می شود.
این گیاه برای رفع مشکلات دهانی و جلوگیری از سرماخوردگی بسیار مفید است. همچنین از لوفا برای رفع مشکلات سینوسی نیز استفاده می شود. برخی از افراد از این گیاه برای درمان دردهای عضلانی، آرتریت و دردهای قفسه سینه استفاده می کنند.
اسفنج لوفا کاملاً گیاهی بوده و فاقد هرگونه مواد شیمیایی و مصنوعی است. یکی از کاربردهای اصلی آن استفاده به عنوان لیف حمام یا پد پاکسازی صورت است. استحمام و ماساژ با این لیف لایه بردار علاوه بر لذت فراوان، بسیار آرام بخش است. همچنین موجب نرمی توأم با استحکام، روشنی پوست و خون رسانی بهتر به آن می شود. پد صورت یا لیف های لایه بردار لوفا فارغ از طرح های متنوع، نحوه استفاده و نگهداری یکسانی دارند.
خانم ها از خواص درمانی لوفا برای دوره بعد از قاعدگی می توانند استفاده کرده و زنان شیرده از آن برای افزایش میزان شیر می توانند استفاده نمایند.
معنی کلمه لیف در فرهنگ معین

معنی کلمه لیف در دانشنامه آزاد فارسی

لیف (loofah)
پیکرۀ رشته ای میوۀ استوانه ای کدوی اسکاچی، از تیره کدو. به شکل اسفنج حمام برای شست وشوی بدن به کار می رود. به همین سبب، به این گیاه اسفنج گیاهی هم می گویند.

معنی کلمه لیف در ویکی واژه

کسیة صابون.
پوست درخت خرما.
الیاف.

جملاتی از کاربرد کلمه لیف

او خلیفه بود کی بود او ولی این ولایت را نبی دارد جلی
گرچه صیادم به دور افکنده از ناقابلی استخوانی بهر تکلیف هما دارم هنوز
خلیفه گوید کامسال همچو هر سالی گشاده باشد چندین حصار و آمده شاد
خلیفه بی حد و مر هدیه ها فرستادت که هیچ کس را زان نوع هدیه نفرستاد