لیسیدن

معنی کلمه لیسیدن در لغت نامه دهخدا

لیسیدن. [ دَ ] ( مص ) خائیدن و در عرف چیزی را به انگشت یا زبان گرفتن و خوردن. ( غیاث ). لس . لطع. ( منتهی الارب ) ( تاج المصادر ). التطاع. لهس. تلمک. تمظع. طع. ( منتهی الارب ). لحس. به زبان خوردن. لعق. ( تاج المصادر ). ستردن بقیه طعام مالیده بر ظرفی یا هر چیزی دیگری با زبان. جرس. با زبان روفتن مایعیا مایعگونه را از ظرفی و جز آن. بطخ. لحف. لجن. لدس. لسد. لسب. لعقة. تلعی. ( منتهی الارب ) :
چرخ ارچه گردن است ببوسد ترا رکاب
دهر ارچه توسن است بلیسد لجام تو.ابوالفرج رونی.لیسیدم آستان بزرگان و مهتران
چون یوز پیر لشته به لب کاسه پنیر.سوزنی.چون قطره انگبین بدید بدوید و به زبان بلیسید. ( سندبادنامه ص 202 ).
به کنجی کند بی علف جای خویش
نلیسد مگر دست یا پای خویش.نظامی.خاک دیوار خویش لیسی به
که ز پالوده کسان انگشت.نظامی.لعز؛ لیسیدن ناقه بچه خود را. لمظ؛ لیسیدن لب. لجذ؛ لیسیدن سگ خنور را. لسب ؛ لیسیدن انگبین و روغن. ( تاج المصادر ). لحک ؛ لیسیدن انگبین را. تدلس ؛ لیسیدن شتران اندک چیز را در چراگاه. ( منتهی الارب ). مرس ؛ لیسیدن کودک. ( تاج المصادر ).
- امثال :
با خوردن سیر نشدی از لیسیدن سیر نمی شوی .
هرکه کاوش عسل کند انگشتی لیسد. ( جامع التمثیل ).
|| پیوند کردن ( ؟ ). لحیم کردن ( ؟ ): اطره ؛ خاکستر مخلوط به خون که بدان دیگ شکسته را لیسند. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه لیسیدن در فرهنگ معین

(دَ ) (مص م . ) زبان به چیزی مالیدن .

معنی کلمه لیسیدن در فرهنگ عمید

۱. زبان به چیزی مالیدن.
۲. با زبان چیزی را پاک کردن.

معنی کلمه لیسیدن در فرهنگ فارسی

زبان به چیزی مالیدن، بازبان چیزی راپاک کردن، کسی که چیزی راملیسد، لیسنده، لیس:امربه لیسیدن، لیسنده درترکیب، کاسه لیس
( مصدر ) ۱- زبان را بچیزی مالیدن برای خوردن آن روفتن مایع یا مایع گونه ای را از ظرفی : چون قطر. انگبین بدید بدوید و بزبان بلیسید . ۲- خاییدن .

معنی کلمه لیسیدن در ویکی واژه

leccare
زبان به چیزی مالیدن.

جملاتی از کاربرد کلمه لیسیدن

جسمِ خاکی چیست کز وی دست نتوان برفشاند؟ گَردِ دست و پای خود چون گربه لیسیدن چرا
زین خوان تهی مغتنم حرص شمارید لیسیدن اگر رو دهد از پشت طبق‌ها
به زبان نرم نگردد دل چون آهن بخل نشود سد سکندر تنک از لیسیدن
به دامن پا شکستن اوج اقبالی دگر دارد به رنگ پرتو خورشید تا کی خاک لیسیدن
این گروه به ندرت موجب بیماری در سگ می‌شود و در صورت تماس مستقیم انسان با دهان سگ یا لیسیدن انسان توسط سگ، می‌تواند موجب عفونت شود.
مستی از خانه بیرون آمد، و در میانه راه بیفتاد و قی کرد و لب و دهان خود بیالود. سگی آمد و آن را لیسیدن گرفت، پنداشت که آدمی است که آن را پاک می کند، دعا می کرد که خدای تعالی فرزندان و فرزندان فرزندان تو را خدمتگار تو گرداند.
بحر در جیب و خاک لیسیدن چقدر تشنهٔ زلال خودیم