لیام

معنی کلمه لیام در لغت نامه دهخدا

لیام. ( ع ص ، اِ ) ج ِ لئیم. فرومایگان. ناکسان. بخیلان. ( آنندراج ). و رجوع به لئام شود.

معنی کلمه لیام در فرهنگ فارسی

جمع لئیم
فرومایگان . تاکستان .

معنی کلمه لیام در فرهنگ اسم ها

اسم: لیام (پسر) (فارسی) (تلفظ: liam) (فارسی: لیام) (انگلیسی: liam)
معنی: محافظ

معنی کلمه لیام در ویکی واژه

ریشه ایرلندی
به معنای کلاه خود اراده و آرزو
در زبان عربی: هماهنگی در بروز احساسات
در زبان عبری: ملت من
نام یکی از شخصیت‌های داستان "سمک عیار" [۱]
↑ "معنی اسم لیام".

جملاتی از کاربرد کلمه لیام

نشود از برای یک من نان زیر دست لیام چون زنبیل
واژه‌نامه عربی - انگلیسی ادوارد ویلیام لین، یکی از اولین و مهم‌ترین واژه‌نامه‌های عربی است که بر اساس بیش از ۱۰۰ منبع و مطالعات میدانی خود نویسنده نوشته شده‌است.
در کانادا این گروه توسط حزب نازی کانادا نمایندگی می‌شد، رهبر ویلیام جان بیتی مسئول اتحادیه در این کشور بود.
عمری قوام بلکه بوردا حاخلیام
حیدربابا گلدیم سنی یوخلیام بیر ده یاتام قوجاغوندا یوخلیام
گفتم ز تنگ خانه یکی نقطه محو کن کز منت لیام عجب ننگ خانه ایست
بهر معنی دارد از صورت دل عارف فراغ گرچه مایل می نماید از نگونساری لیام
بر خوان غم چو میلیام از صبر تلخکام وز بیم جان فرو نبرم این نواله را
کرمی کن که مرد مکرمتی که فلک لوم میکند چو لیام