لیالی

معنی کلمه لیالی در لغت نامه دهخدا

لیالی. [ ل َ ] ( ع اِ ) ج ِ لیل. او هو جمع لیلاة و هی اصل اللیل. ( منتهی الارب ). شبها :
تا به چشم شه نماید خوب روی روزگار
از لیالی بر رخ ایام زلف و خال باد.سوزنی.|| ج ِ لیلة. || ج ِ لیلی ، نام زنی. ( منتهی الارب ).

معنی کلمه لیالی در فرهنگ معین

(لَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ لیل ، شب ها.

معنی کلمه لیالی در فرهنگ عمید

= لیل

معنی کلمه لیالی در فرهنگ فارسی

شبها، جمع لیل
( اسم ) جمع لیل شبها شبان .

معنی کلمه لیالی در فرهنگ اسم ها

اسم: لیالی (دختر) (عربی)
معنی: شبها

معنی کلمه لیالی در دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی لَیَالِیَ: شبها (جمع لیل)
ریشه کلمه:
لیل (۹۲ بار)
شب. لَیْل و لَیْلَة هر دو به یک معنی است. به قولی لیل مفرد است به معنی جمع و لَیْلَة برای واحد است ولی در قرآن هر دو برای مطلق آمده‏اند مثل . و مثل . جمع آن در قرآن لیالی است . * . رجوع شود به «قدر».

معنی کلمه لیالی در ویکی واژه

جِ لیل ؛ شب‌ها.

جملاتی از کاربرد کلمه لیالی

بود سپهر دگر کش لیالی و ایام چو رومی و حبشی داغ بر جبین بینی
ایّام (و) لیالی چو سفیدیّ وسیاهی در دایرهٔ زیر نگین تو در آمد
ان اللیالی لم تحسن الی احد الا اساءت الیه بعد احسان
می گرد شب در، مانند اختر ان‌اللیالی بحراللالی
لیالی بتنا نجتنی من ثمارکم فقلبی الی تلک اللّیالی قد حنّا
او همراه با فاستو لیالی نماینده ایتالیا در مسابقه آواز یوروویژن ۱۹۸۹ بود.
تا بچشم شه نماید خوب روئی آن نگار از لیالی بر رخ دلبر چو زلف و خال باد
نی نی نه هلالی تو که بر چرخ فضایل چون شمس و قمر زینت ایام و لیالی
شاهکاری منسوب به خواجه اختیار منشی گنابادی، یکی از معدود آثار بجای مانده منسوب به خواجه اختیار منشی گنابادی است. خواجه در این تابلو زیبا نوشته است: لیالی رمضان المبارک است و ساعت از چهار گذشته دماغ مشق سوخته، نماز هم نخوانده ام آن را باین صفحه مشق اختصار می‌شود انشالله اگر حالت بعد از نماز مقتضی شدصفحه دلی نوشته و الا برای فردا شب والله العالی.
ای بس ایام و لیالی که بدرگاه تو من شاد و خوش بودم از وقت سحرگه تا شام
غم ایام و لیالی ندهد راه بدل هر که را کار بدان طره و رخسار افتاد
متصل خواهم از خدا که به دهر ز اتصال لیالی و ایام