لکه دار شدن

معنی کلمه لکه دار شدن در لغت نامه دهخدا

لکه دار شدن. [ ل َک ْ ک َ / ک ِش ُ دَ ] ( مص مرکب ) لکه دار شدن عرض و نام و ناموس و جز آن از کسی ؛ به تهمتی یا ارتکابی زشت مشهور شدن.

معنی کلمه لکه دار شدن در فرهنگ معین

( ~ . شُ دَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) بی آبرو شدن .

معنی کلمه لکه دار شدن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- دارای لکه شدن داغ دار گشتن . ۲- متهم و رسوا شدن .
لکه دار شدن عرض و نام و ناموس و جز آن کسی به تهمتی بر او نهادن .

معنی کلمه لکه دار شدن در ویکی واژه

بی آبرو شدن.

جملاتی از کاربرد کلمه لکه دار شدن

باشگاه چلسی برخی از اعتراضات را به گروه‌های نژادپرست و ضد سامی منسوب می‌کرد. بروس باک رئیس باشگاه در مصاحبه‌ای این حرکات را باعث لکه دار شدن اعتبار اکثریت طرفداران چلسی عنوان کرده‌بود.