لکام

معنی کلمه لکام در لغت نامه دهخدا

لکام. [ ل ُ ] ( ص ) بی ادب و بی شرم و بی حیا. ( برهان ). امرد قوی جثه بی حیا. ( آنندراج ) :
هرچند که گنگیم و کلوکیم و لکامیم
تن داده و دل بسته آن دول غلامیم.سوزنی.
لکام.[ ل ُ ] ( اِخ ) ( جبل الَ... ) نام کوهی است که در محاذی حمات شیزر و افامیة و شمال آن کشیده شده است تابه صهیون و منتهی شود به انطاکیه و بعضی گویند کوهی است در ملک شام. ( از برهان ). نام کوهی است به شام که ثغر ملطیه بدین سوی آن است. ( حدود العالم ). کوهی است به شام در برابر حماة شیزر و افامیة گذر آن به جانب شمال به سوی صهیون و شغر و بکاس تا انطاکیه. ( منتهی الارب ) ( تاج العروس ). کوهی مشرف بر انطاکیه. و بلادابن لیون و مصیصه و طرسوس و این ثغور و ذکر آن در لبنان آمده است و غالباً عباد و ابدال در آن مقام میگرفته اند. ( از معجم البلدان ). و رجوع به لبنان شود. حمداﷲ مستوفی در ذکر جبال البرز آرد :... و چون به شمشاط و ملطیه رسد قالیقلا خوانند و چون به انطاکیه و مصیصه رسد لکام گویند و آنجا فارق است میان شام و روم و چون به میان حمص و دمشق رسد لبنان خوانند... ( نزهةالقلوب چ اروپا مقاله ثالثه ص 192 ). اما کوهها که از آن دلیل قبله گرفته اند کوه لکام است به شام و کوه راهون به سراندیب. ( مجمل التواریخ ص 466 ).
به حق جودی و لبنان و بوقبیس و لکام
به قدر خانه معمور و مسجد اقصی.روزبهان.
لکام. [ ل َک ْ کا ] ( ع ص ) خف لَکّام ؛ سَپَل شتر سخت که سنگ شکند. ( منتهی الارب ). || آکنده به گوشت. ( مهذب الاسماء ).

معنی کلمه لکام در فرهنگ معین

(لُ ) (ص . ) بی ادب ، بی حیا، بی شرم .

معنی کلمه لکام در فرهنگ عمید

۱. بی ادب، بی شرم، بی حیا.
۲. امرد قوی جثه.

معنی کلمه لکام در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- بی شرم بی حیا . ۲- امرد قوی جث. بی حیا : هر چند که گنگیم و کلوکیم و لکامیم تن داده و دل بست. آن دول غلامیم . ( سوزنی لغ. )
نام کوهیست که در محاذی شهر حمات شیزر و افامیخ و شمال آن کشیده شده است .

معنی کلمه لکام در ویکی واژه

بی ادب، بی حیا، بی شرم.

جملاتی از کاربرد کلمه لکام

این مطلب از سایر کتاب‌های تاریخی از جمله تاریخ طبری و تاریخ الکامل نیز نقل شده‌است.
زان داد ملک عزت کرده لکام ریزی تا مسند خلافت ره جسته در رسیده
خسرو توران گشای، روی بایران نهاد خام کمندش لکام بر سر شیران نهاد
چون بر آهیخت سرور اجرام از سر چرمه غروب لکام
از سال ۲۰۱۲ در پی خریداری اکثریت سهام هاینیکس توسط اس‌کی تلکام، سپس ادغام آن در اس‌کی گروپ، نام آن به اس‌کی هاینیکس تغییر پیدا کرد. این شرکت هم‌اکنون به‌عنوان زیرمجموعه‌ای از اس‌کی گروپ به‌شمار می‌آید.
الناصر داوود سی سال دیگر بر کراک حکومت کرد. در سال ۱۲۳۹ او به مدت کوتاهی به شهرت رسید. هنگامی که پسر عمویش الصالح ایوب، پسر ارشد الکامل، که تازه به دلیل شورش از دمشق اخراج شده بود، به دست او افتاد. الناصر او را زندانی کرد و حاضر نشد او را به العادل دوم، برادر ایوب و سلطان مصر، بسپارد.
هرچند که گنگیم و کلوکیم و لکامیم تن داده و دل بسته آن دول غلامیم
تسابل در اواخر سال ۱۹۹۲ حرفه‌ای شد و در فصل ۱۹۹۳ به تیم تلکام پیوست. در ۲۷ آوریل ۱۹۹۴ نمونهٔ دوپینگ او به علت وجود متابولیت‌های کلوستبول مثبت اعلام شد و ۳۰۰۰ فرانک سوئیس و ۵۰ امتیاز جریمه شد؛ ولی تصمیمی برای تعلیق او گرفته نشد. در همان سال، برندهٔ پاریس–تور شد که نخستین پیروزی او در مسابقات کلاسیک بود. در سال ۱۹۹۵ در دو مرحلهٔ تور دو فرانس پیروز شد که نخستین موفقیتش در گرند تورها بود.
شیخ گفت سری سقطی در بازار بغداد نشستی و دکانی داشتی و هیچ چیز در دکان نبود که بفروختی ولکن پَردگکی از آن دکان آویخته بودی و پس پرده نماز می‌کردی. وقتی کسی از جبل اللکام به زیارت وی بنشان به بازار درآمد تا به دکان وی و آن پرده بر گرفت و سلام گفت. سری سقطی را گفت فلان پیر از جبل اللکام ترا سلام گفته است. گفت وی ازینجا رفته است، باز کوه شدن مردی نبود مرد باید کی به میان بازار در میان مردمان بخدای مشغول باشد و یک لحظه بدل ازو خالی نبود.
چون تو توسن را، لکام حکم تو بر کام باد عرصه مقصود گامت را، بزیر گام باد
ای بر سر دو راه نشسته در این رباط از خواب و خورد بیهده تا کی زنی لکام؟
چون زورق فلک، بروانی گه لکام چون لنگر زمین، ز گرانی گه فسار
در زیر ران طاعت تو باد خوش لکام با زخم نعل باره ی تو کوه هاموار
وز کرمت زیر پای ابن یمین باره رهوار خوش لکام تو باد
بر اساس مطالعات صورت گرفته بر روی متون تاریخی، از سده سوم هجری به نام فردقان و برخی وقایع تاریخی مرتبط با آن در این متون اشاره شده است، ابن فقیه همدانی نویسنده مختصرالبلدان و محمدبن حسن قمی در تاریخ قم(سده 3 هجری)، ابن اثیر(سده 6 و 7 هجری) در الکامل فی التاریخ و نیز احمد تتوی(سده 11 هجری) در تاریخ الفی از فردقان و آتشکده آن سخن به میان آورده‌‌اند.