لک زدن
معنی کلمه لک زدن در فرهنگ معین
معنی کلمه لک زدن در فرهنگ فارسی
معنی کلمه لک زدن در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه لک زدن
در اکثر داستانها اسلندرمن راه نمیرود و در فاصله کمی از سطح زمین شناور است و با هر بار پلک زدن به قربانی خود نزدیک و نزدیکتر میشود
کفرست پا به مصحف بال ملک زدن برگرد او بگرد به مژگان چو آفتاب
ز مزاج پیچش خلق دون خجل است طعنهگر فنون نشوی جراحت مرده را هوس آزمایکلک زدن
اثر دماغ رعونتت شده رنگ پستی دولتت بهکجاست گوشهٔ زانویی که توان علم به فلک زدن
چه ظهورگرد سپاه تو چه خفا تغافل جاه تو بهگشاد و بست نگاه تو در راز ملک و ملک زدن