لوچه

معنی کلمه لوچه در لغت نامه دهخدا

لوچه. [ ل َ / لُو چ َ / چ ِ ] ( اِ ) لب سطبر یا سطبر شده به علت خشم یا اندوه. لنج. مَشفر ( در شتر ). لوشه. لفج.
- لب و لوچه ؛ از اتباع. رجوع به مدخل لب و لوچه شود.
- لوچه اش آویزان بودن ؛ عدم رضایت با چهره ای عبوس نمودن.

معنی کلمه لوچه در فرهنگ معین

(لُ چِ ) (عا. ) لب ، لب کوچک .

معنی کلمه لوچه در فرهنگ عمید

لب: لب ولوچه.

معنی کلمه لوچه در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- لب کوچک . ۲- لب . یا لب و لوچه .
لب سطبر یا سطبر شده به علت خشم و اندوه . لوشه .

جملاتی از کاربرد کلمه لوچه

ز شهپر ملکت بر یمین سرا پرده ز پرده ی فلکت بر یسار زیلوچه
گوجه‌سبز در برخی از نواحی ایران همچون مازندران، گیلان و گلستان با نام آلوچه شناخته می‌شود.
چو بوسه بر کف پایش زند چرا چون خاک بیفکنند بدین گونه خوار زیلوچه
تا گشت خاک مقدم زیلوچه بوریا ای بس که در طریق نمد گوشمال یافت
روش اجرای این آزمایش به این شکل بود که بچه‌ها را یک‌به‌یک به اتاقی دعوت می‌کردند که در آن روی میز یک کلوچه (مارشمالو) بود، به بچه‌ها گفته می‌شد می‌توانند کلوچه را بردارند ولی اگر ۱۵ دقیقه صبر کنند و به کلوچه دست نزنند، علاوه بر همان کلوچه، یک کلوچهٔ دیگر هم جایزه می‌گیرند.
بیشترین ساکنان این ایالت بلوچها هستند که به گفته مورخان قرنها و هزاره هاست در این سرزمین ساکن هستند.
برخی از محصولات بخشی از مجموعهٔ دائمی موزهٔ هنرهای مدرن تویاما هستند و از سال ۱۹۹۴ میلادی موزهٔ هنر مدرن نیویورک در مجموعهٔ طراحی خود، صندلی «نور نور» (۱۹۸۷)، صندلی «نور نرم» (۱۹۸۹)، «قاب‌بلند» (۱۹۹۱) تولیدی آلیاس، و چراغ «روشن -خاموش» تولید لوچه‌پلان (۱۹۸۸) را گنجانده‌است.
ز کارخانه بافندگان قالی طبع برون نیامد ازین سان چهار زیلوچه
مایه این کلوچه آرد بود مرغ و بره بزیر کارد بود
در باغ های این روستا درختان آلوچه ، سیب ، آلبالو ، آلو ، هلو ، گلابی ، به ، زردآلو ، توت و گردو کاشته شده است که درختان سیب از مهم ترین درختان میوه روستا به حساب می آیند.
فکنده اند تماشا کنان مجلس او برین دریچه ی نیلی حصار زیلوچه
نهمین دان کلوچه رزبار آنکه رانده است و هم را ازبار
ز طیلسان فکند قاضی ممالک چرخ برای بندگی شهریار زیلوچه
ز ریشه های خصوم سیه گلیم کشند مبارزان تو در کار زار زیلوچه
ادواردو رپوپورت در دانشگاه ملی لا پلاتا (۱۹۵۳–۱۹۵۳) تحصیل کرد و مدرک دکترای خود را در سال ۱۹۵۶ بدست آورد. او به عنوان یک متخصص در سازمان یونسکو در سال ۱۹۷۴ و سرانجام در دانشگاه ملی کاماهو در باریلوچه فعالیت داشته‌است.
میان فرش زمرد که سبزه گستردست کشید سوسن خنجر گزار زیلوچه