لولوی

معنی کلمه لولوی در فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به لولو . ۱- دارای لولو مرواریدی : جام. لولوی . ۲- لولو فروش . ۳- ( اسم ) شیوه ایست از خط : واین آلت ( قلم ) که یاد کرده آمد سه گونه نهاده اند : یکی محرف تمام و آن خط کز آن آید آنراالجینی خوانند یعنی خط زرین و سوم محرف تمام و مستوی و آن خط کز آن قلم آید آنرا لولوی خوانند یعنی مرواریدین . ۴- قسمی آبله مرواریدک .

جملاتی از کاربرد کلمه لولوی

مرصع زیور ی لولوی لالا برای تو فرود آید ز بالا
در بحر وجود و درج امکان پوشیده چه لولوی صدف بود
اعداد برنولی در گسترش بسط تیلور توابع مثلثاتی و تانژانت توابع هذلولوی، در فرمول فالهابر برای جمع توان‌های نخستین اعداد صحیح مثبت (
که: ای دلبر سرو بالای من! درخشنده لولوی لالای من
دسته‌ای از همین گروه شرقی از بلخ به سوی غرب و نواحی شمالی ایران و جنوب دریای خزر نفوذ کردند و در همین زمان دولت‌های گوتی، لولویی، کاسی و نیز هوری، منطقه غرب را در فرمانروایی داشتند.
زارمبا در زمینه‌های گوناگونی از ریاضیات همچون آنالیز فوریه، اصل موضوعی سازی مکانیک، معادلات دیفرانسیل با مشتقات پاره‌ای و معادلات دیفرانسیل هذلولوی پژوهش کرد. وی همچنین دکترای افتخاری کراکوف، پوزنان و کان را داشت.
متاع قیمتی صد پیل بالا ز دیبا و خز و لولوی لالا
گه از بیجاده مروارید می‌رفت گه از لولوی تر یاقوت می‌سفت
شاهد باغ ز یک ریختن بارانی گوشها را همه پر لولوی رمانی کرد
دست سوسن نقرۀ نا پخته دارد دست بند گوش گلبن لولوی ناسفته دارد گوشوار
از آن قطره لولوی، لالا کند وز این صورتی سرو بالا کند
حرمهای مهین رای والا سرا پا غرقه در لولوی لالا
دهن سبزه پر از لولوی شبنم گویی سبزه گرد لب یارست و درو درّ خوشاب
از غذاهای محلی آن نیز می‌توان به دَمییَک و آوینَ رِشته اشاره کرد و این شهر دارای یک سوغاتی به نام لولویَک می‌باشد.