لوقا. ( اِخ ) یکی از حواریین عیسی. ( المدهش ابی الفرج ابن جوزی ). مصنف یکی از اناجیل اربعه. صاحب انجیل لوقا. در قاموس مقدس آمده : مصنف یکی از اناجیل و بعید نیست که این همان لوقا باشد که پولس او را طبیب محبوب مینامد و از اهل ختنه اش امتیاز میدهد. ( کولسیان 4:11 و 14 ). مصنف انجیلی که به اسم او مسمی است و مصنف کتاب اعمال حواریون نیز اوست و در اغلب سفرهائی که در کتاب اعمال مذکور است با پولس همدست و همقدم میبود لهذا لفظ رفتیم در اعمال رسولان 16:11، اول کلمه ای است که دلالت میکند بدینکه او در سفر ترواس و سفر اول مکادونیه با پولس مصاحب بوده. پس از اینکه به فیلیپی رسیدند مفارقت موقتی در میان ایشان اتفاق افتاد. ولی باز در هنگامی که پولس به عزم اورشلیم به کشتی می نشست ، هر دو مجدداً در فیلیپی با هم مصاحبت داشتند و از آن وقت به بعد در کارها و سفرهای دریا و مصائب دیگر تا انتهای محبوسی اول پولس در رومیه بااو مصاحبت میکرد. ( اعمال رسولان 17: و 20:5 و 6 و 13:16 و 21:1-28 فلیمون 24: دوم تیموتاوس :11 ). تاریخ شخصی او پیش از مصاحبت با پولس و بعد از آن نامعلوم است یا مبنی بر روایات مجهوله و غیرمعینه است. در تحریرات خود حتی الامکان از خود ذکری نکرده و شکی نیست که او به واسطه دانشمندی و حکم و امانت و پیشه طبابتش برای کلیسای سلف نهایت مفید و نافع بود. علاوه بر این ترکه ثمین و گرانبهائی که قصد از نوشته های او باشد برای جهان باقی گذارده است. ( قاموس کتاب مقدس ). انجیل لوقا: گویند که این شخص انجیل خود را به هدایت پولس که مصاحب اغلب از سفرهای او بود نگاشت انظار وسیعه و عمومیت روح و موضوع او همچو حواری جلیل القدری است که به قبایل فرستاده شده. مسیح در انجیل او همچو دوست بسیار مهربان عاصیان و مخلص جهان مذکور است و چنانکه معلوم است برای تیوفلس که یکی از اشراف یونان و یا از اعیان رم بوده است نگاشته. تاریخ آن به زعم عمومی تخمیناً 63 م.است. ( قاموس کتاب مقدس ). لوقا. ( اِخ ) نام پدر قسطا باشد و ایشان دو حکیم بوده اند در یونان. ( برهان ).اینکه صاحب برهان گوید که برخی گویند قسطا کتابی است که لوقا تصنیف کرده است در احکام دین آتش پرستی و آن را قسطای لوقا خوانند، بر اساسی نیست : هر کسی چیزی همی گوید به تیره رای خویش تا گمان آید که او قسطای ِبِن لوقاستی.ناصرخسرو.به قسطاسی بسنجم راز موبد
معنی کلمه لوقا در فرهنگ فارسی
یکی از حواریون عیسی ( و. آنتیوش حدود ۷٠ م . ) وی یکی از انجیلهای چهارگانه را بنام [ انجیل لوک ] یا [ انجیل لوقا ] و کتاب دیگری را بنام [ اعمال حواریون ] نوشته . نشانه لوک گاو نر و عید ۱۸ اکتبر بنام اوست . نام پدر قسطا باشد و ایشان دو حکیم بوده اند در یونان .
معنی کلمه لوقا در دانشنامه عمومی
لوقا ( عبری:לוקא؛ یونانی:Λουκᾶς ) از مسیحیان نخستین بود که سومین انجیل از اناجیل اَربعه ( انجیل لوقا ) و نیز کتاب اعمال رسولان را نگاشت. او پزشک یونانی و شاگرد پولس بود و نام او در سه رساله عهد جدید ذکر شده است. احتمالاً لوقا غیریهودی بوده چرا که او درمیان مختونان نام برده نشده است او یکی از یاران پولس در دوره زندانی شدن او بود. به طور سنتی گفته شده که لوقا در سال ۸۴ میلادی در بویوتیا یونان درگذشت. انجیل لوقا تنها انجیلی است که به شرح کامل، مژدۀ فرشتۀ خداوند، جبرئیل، به مریم برای تولد عیسی مسیح و پاسخ مریم در تسلیم بودن در برابر خواست و ارادۀ خداوند را به دست می دهد .
جملاتی از کاربرد کلمه لوقا
بهعقیدهٔ صادق خداوند به مخلوقات دستوری نمیدهد مگر اینکه به آنها توانایی انجام دادنِ آن دستور را عطا کند، هرچند بدون اجازهٔ او قادر به انجام آن نیستند. بر این اساس، حکمِ خداوند بر برخی چیزها بهصورت قطعی قرار میگیرد، اما برخی دیگر بر عهدهٔ انسان قرار میگیرند. این دیدگاه بعدها کاربرد زیادی پیدا کرد و به «اَمراً بَینَ الْاَمرَیْن» شهرت یافت.
در این شهر کلیساها و کنیسههای زیادی وجود دارد که بخش عمدهای از کلیساها در منطقه جلفا میباشند. برخی از کلیساهای شهر از سده هفده میلادی به جای ماندهاند که شهرهترین و قدیمیترین آنان کلیسای وانک، کلیسای مریم مقدس، کلیسای گئورگ، کلیسای حضرت لوقا، کلیسای هاکوپ، کلیسای نرسس و سرکیس. در این میان کلیسای هاکوپ مقدس قدیمیترین کلیسای اصفهان میباشد.
جانوران در اسلام مرتبه پایینتری از انسان دارند و انسان «اشرف مخلوقات» دانسته شدهاست (طبق قرآن آیه ۷۰ سوره اسرا). با این حال، از مسلمانان خواسته شده که با جانوران به ملایمت رفتار کنند و از آزار آنها بپرهیزند.
مکن کاری چنین کز این چنین کار تلف گردند مخلوقات بسیار
چون برم در سلک مخلوقات نامت را که حق برترین نامهای خویش را نام تو ساخت
الهیات طبیعی شاخهای از الهیات است که به برخلاف الهیات وحیانی به دریافت حقیقت دربارهٔ خدا از روی تجربه و تواناییهای طبیعی انسان روی میآورد. الهیات طبیعی به شناخت خدا از روی گزارههایی دربارهٔ مخلوقات میپردازد. بسیاری از برهانهای معمول اثبات وجود و صفات خدا در حوزهٔ الهیات طبیعی جای میگیرند.
برای کنعانیان و در کل منطقه شام باستان، ال یا ئیل خدای برتر، پدر بشریت و همه مخلوقات بود. بیشتر اطلاعات در مورد خدای اوگاریتی ال در شمال سوریه باستان یافت شده است و مربوط به نیمه دوم هزاره دوم قبل از میلاد است، اما به سنتهای قدیمیتر برمی گردد. در اساطیر اوگاریتی ال پدر خدایان بسیاری از جمله بعل (حداد)، یم و موت بود که هر کدام دارای ویژگی های مشابهی با خدایان یونانی/رومی: زئوس (خدای طوفان و هوا)، پوزئیدون (خدای دریا) و هادس (خدای مرگ) داشتند. ال (ایزد آسمان/ساترن) و پسر بزرگش بعل حداد (ایزد زمین/ژوپیتر) هر دو دارای نماد گاو نر هستند و هر دو شاخ گاو را بر روی سر خود دارند.
أَمْ خَلَقُوا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ عطف علی قوله: أَمْ هُمُ الْخالِقُونَ و المعنی أ خلقوا انفسهم ام خلقوا السماوات و الارض. بَلْ ای لم یخلقوا شیئا منها لا یُوقِنُونَ ای لا یتدبّرون فی الآیات فیعلموا خالقهم و خالق السماوات و الارض و سائر المخلوقات و قیل لا یوقنون و عد اللَّه فهان علیهم المعاصی.
و این جامه کسی تواند پوشید که از مخلوقات فارغ شده باشد، کار او جز با خالق نمانده بود، برای فراغت جامه در پوشد، هر گه که کهنه شود پاره بر آن دوزد تا در بند طلب دیگری نباشد.
در سال ۲۰۱۶ پیام موسوی در کلیسای حضرت لوقا اصفهان توسط اسقف آزاد مارشال دست گذاری شد و به عنوان سرپرست کل کلیساهای انگلیکان اسقفی در ایران معرفی شد.
گمان مبر که کم و بیشِ رزقِ مخلوقات بود به دست درازی و دست کوتاهی
بهیچ شی ز اشیا جنس مخلوقات اگر قوی و ضعیف و اگرچه شاه و گداست
لوقا تمام این دادههای تاریخی را با نثری بسیار شیوا و واژگانی غنی بهرشتهٔ تحریر درآوردهاست. فصلهای پایانی کتاب که به بازداشت و محاکمه و سفر پولُس به روم اختصاص دارد، وقایع را همچون تصاویری زنده در ذهن انسان مجسم میسازد.
هر کسی چیزی همی گویدبه تیره رای خویش تا گمان آید که او قسطای بن لوقاستی
از وی میآید که گفت: «الجَمْعُ بِالحقِّ تَفْرِقَةٌ عَنْ غَیْرِه، و التَّفْرِقَةُ عَن غَیْرِه جمعٌ به.» جمع به حق، تفرقه باشد از غیر وی و تفرقه از غیر وی، جمع باشد بدو؛ یعنی هرکه را همت به حق تعالی مجتمع باشد از غیر وی مفترق است و هر که از غیر وی مفترق است بدو مجتمع است. پس جمع همت به حق تعالی جدایی باشد از اندیشهٔ مخلوقات. چون از مکوَّنات اعراض درست شد به حق اقبال درست شد و چون به حق اقبال درست شد از خلق اعراض درست شد؛ که «ضِدّانِ لایَجْتَمِعانِ.»