معنی کلمه لود در لغت نامه دهخدا
لود. [ ل َ ] ( ع مص ) اَلود ( یعنی سرکش و نافرمانبردار ) گردیدن. ( منتهی الارب ).
لود. ( اِخ ) لیدیه. رجوع به لیدیه شود. ( ایران باستان ج 1 ص 444 ).
لود. ( اِخ ) ابن سام بن نوح ( سفر پیدایش 10:22 ) که محتمل است جد لوبیان باشد ( ارمیا 46:9 ). ( قاموس کتاب مقدس ).
لود. ( اِخ ) ( لو... ) نام کرسی بخش سارت ولایت لافلش ، کنار رود لوآر به فرانسه. دارای راه آهن و 3325 تن سکنه.