لهجه‌ای

معنی کلمه لهجه‌ای در ویکی واژه

ویژگی شخص یا زبانی که دارای لهجه است. لهجه‌دار. پیر زنی ... با زبان لهجه‌داری که نشان میداد از اهالی بروجرد ... باید باشد. شیون سر داده بود. «شهری»

جملاتی از کاربرد کلمه لهجه‌ای

پیری بر بالای منبر و طیلسانی بر سر، رویی چون خورشید و مویی سپید، لهجه‌ای شیرین و دلکش و خوش و زبانی چون زبانهٔ آتش، چون شیر غرّان و به زبانی همچون شمشیر برّان دُر مواعظ می‌سفت و درین آیه سخن می‌گفت که: فانظروا الی آثار رحمة الله کیف یحیی الارض بعد موتها
یکی از ویژگی‌هایی که این شخصیت را خاص می‌کند، این است که او با این که یک سال بیشتر سن ندارد، اما می‌تواند صحبت کند و به اندازه یک انسان عاقل درک می‌کند. او با لهجه‌ای بریتانیایی صحبت می‌کند. او با مادرش لوییس دشمن است و می‌خواهد هر طور شده او را بکشد و به قول خودش «بر سلطهٔ لوییس روی خودش پایان بدهد». شاید بتوان گفت محبوب‌ترین شخصیت این مجموعه، استووی می‌باشد.
پدرش دبیر بود و او را القاضی الاشرف می‌گفتند. مادرش زنی از بادیه عرب بود از قبیله بلیّ و از قضاعه. مادر این زن کنیزی حبشی بود. پدرش القاضی الاشرف به یکی از بادیه‌ها رفت تا اسبی بخرد، در آنجا با زنی ازدواج کرد و او را به دیار خود آورد. زن صاحب فرزندی شد که او را علی نامید، هر گاه برای دیدار خویشاوندان بدوی خویش به بادیه می‌رفت پسر را نیز همراه می‌برد. زنی اهل نماز و عبادت بود و لهجه‌ای فصیح داشت.