لهات

معنی کلمه لهات در فرهنگ عمید

زبان کوچک که در بیخ حلق قرار دارد، ملازه، کام.

معنی کلمه لهات در فرهنگ فارسی

ملازه، کام، زبان کوچک که دربیخ حلق قراردارد
( اسم ) زبان کوچک را گویند که عبارت از زایده ایست که از وسط شراع الحنک در عقب دهان و ابتدا ی حلق آویخته است ملازه . توضیح در برخی ماخذ زبان کوچک را مرادف با شراع الحنک نیز ذکر کرده اند .

جملاتی از کاربرد کلمه لهات

ادالهات ۴۴ کیلومترمربع مساحت و ۲۲٬۱۹۴ نفر جمعیت دارد و ۸۰٫۷۱ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است.
عقل را قربان کن اندر راه دوست عقلهات آید از آن سوئی که اوست
در ۲۲ اوت ۱۵۰۷، ناوگان آلبوکرکی به قلهات رسید . در القریات در شمال، سنگرهایی برپا شد و سعی در مقاومت شد، ولی شهر مورد حمله قرار گرفت و غارت شد.
چون ز مشکلهات پرسم عورتت پیدا شود بی‌ازاری، بی‌ازاری ، بی‌ازار، ای ناصبی
ولی خوئی خوشت اینست جانا مگر با جملهات کین است جانا
یارب این فضلهات بر بنده دار تا روز حشر پاینده
از همه فعلهات باطل دور با همه رایهات حق ضم باد
چون بدانند دوستان احوالهات رحمت آرند بر تو و آمالهات
آستین کام پر گوهر شود از نام او دستبوس اولین حرفش چو دریابد لهات
در سال ۱۵۲۱، حاکم بحرین قیام کرد و از پرداخت خراج خودداری کرد. سپس بحرین توسط آنتونیو کوریا با حمایت نیروهای هرمزی تسخیر شد. در اواخر همان سال، خود شهر هرمز علیه پرتغالی ها قیام کرد، اما سرکوب شد. در سال ۱۵۲۳، سوهار در عمان شورش کرد، اما سرکوب شد، در حالی که مسقط و قلهات نیز در سال ۱۵۲۶ شورش کردند اما به همین ترتیب سرکوب شدند.
ای ترک گر آزردن دلهات خیالست آزردن عشاق زتیغ تو محالست
معاذ گفت: «یا ایّها الهاتف فی هذه اللّیل! من انت رحمک اللَّه؟ قال: أنا عمار بن یاسر، و هذا کتاب ابی بکر الی معاذ بالیمن، لیعلمه بأنّ محمّدا قد ذاق الموت، و فارق الدّنیا.
این حروف حالهات از نسخ اوست عزم و فسخت هم ز عزم و فسخ اوست