لندلند
معنی کلمه لندلند در فرهنگ معین
معنی کلمه لندلند در فرهنگ فارسی
معنی کلمه لندلند در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه لندلند
دریغ آن رفتن شیرین خرامش دریغ آن لندلند گام گامش
یکی ز آنان که در خون می نشاندش شنید از زیر صدمه لندلندش
خمیده پشت، زنی پیر، لندلندکنان دو سه دقیقه پیش آمد و نمود فغان