لنب

معنی کلمه لنب در لغت نامه دهخدا

لنب. [لُمْب ْ ] ( ص ) بزرگ و سنگین. ( آنندراج ) :
بتر از بتر چیست بدمست ِ لُنب
کنارت پرافعی است بر خود مجنب.نزاری قهستانی.

معنی کلمه لنب در فرهنگ معین

(لُ ) (اِ. ) بزرگ و سنگین .

معنی کلمه لنب در فرهنگ عمید

= لنبه

معنی کلمه لنب در فرهنگ فارسی

( اسم ) بزرگ و سنگین : بتر از بتر چیست ? بدمست لنب کنارت پرافعی است برخود مجنب . ( نزاری لغ. )

معنی کلمه لنب در ویکی واژه

بزرگ و سنگین.

جملاتی از کاربرد کلمه لنب

مکنسن متولد لایپنیتس در نزدیکی روستای دالنبرگ در استان زاکسن پروس حاصل ازدواج لودویگ و ماری لوییس مکنسن بود. پدرش که مدیر شرکت‌های زمین‌داری بود، وی را به یک رئال ژیمنازیوم فرستاد؛ ظاهراً به این امید که پسر ارشدش حرفه پدر را تعقیب خواهد کرد.
بسی آفرین کرد لنبک بروی ز گفتار او تازه‌تر کرد روی
شهر آیلنبورگدر ایالت زاکسن در کشور آلمان واقع شده‌است.
النبورو، پسر ارشد ادوارد لاو، بارون اول النبورو و «آن تووری»، دختر جورج تاوری بود؛ او در کالج ایتون و کالج سنت جان، کمبریج تحصیل کرد.
قول النبی (ص): هما جمیعا من امّتی.
آلبرت اویلنبرگ (زاده ۱۰ اوت ۱۸۴۰- درگذشته ۳ ژوئیه ۱۹۱۷) یک متخصص مغز و اعصاب آلمانی بود که در برلین متولد شد.
بفرمود تا لنبک آبکش بشد پیش او دست کرده به کش