لمشک
معنی کلمه لمشک در فرهنگ معین
معنی کلمه لمشک در فرهنگ عمید
۲. ماستی که در آن شیر و نمک بریزند و نان خورش درست کنند.
معنی کلمه لمشک در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه لمشک
إِنَّ هذا کانَ لَکُمْ جَزاءً ای یقال لهم انّ هذا کان لکم جزاء باعمالکم وَ کانَ سَعْیُکُمْ ای عملکم فی الدّنیا بطاعة اللَّه مَشْکُوراً محمودا یثنی به علیکم و قیل: عملکم مثاب علیه باکثر منه من قولهم دابّة شکور اذا اظهرت من السّمن فوق ما تعطی من العلف، فالعمل المشکور ان یکون الثّواب علیه کثیرا.
از آنجا که وی روحیهای نقاد و تحلیلگر داشت، اندیشهٔ فلاسفه را نقد میکرد و مورد شک و شبهه قرار میداد و از این جهت به امام المشکّکین مشهور است. سهم عمدهٔ فخر رازی در پیشبرد الاهیات فلسفی است. به زبان ساده، وی تلاش میکند تا با پیش زمینهای کلامی، به عنوان یک فیلسوف اثری حکمی و فلسفی را تدوین کند. او تلاش کرده تا الاهیات فلسفی را گسترش دهد. یکی از کارهای مهم وی در واقع ایجاد هماهنگی میان تقسیمبندیهای سهگانهٔ منطقی، الهی و طبیعی میان فلسفه و کلام است. در واقع فخر رازی میکوشید که از یک سو دست به تطبیق میان عناوین مسائل میان فلسفه و کلام زند و از سوی دیگر منطق را در ساختار آموزشهای علم کلام وارد کند.