لمش

معنی کلمه لمش در لغت نامه دهخدا

لمش. [ ل َ ] ( ع مص ) کار بیفایده کردن. || بازیدن. ( منتهی الارب ). عبث. ( اقرب الموارد ).

معنی کلمه لمش در فرهنگ فارسی

کار بیفایده کردن . یا بازیدن

جملاتی از کاربرد کلمه لمش

گودرز افتخار جهرمی از ابتدای انقلاب اسلامی دارای مسئولیت‌های متعددی بوده‌است به نحوی که زمانی در مجله طنز گل‌آقا به وی لقب ابوالمشاغل داده شد.
المشیرفه یک منطقهٔ مسکونی در اردن است که در استان عمان واقع شده‌است.
گر همه سحر بارد از رقمش سر فرو ناورد بدان قلمش
آلدوس مانوتیوس در نزدیکی رم در باسیانو بین سال‌های ۱۴۴۹و ۱۴۵۲به دنیا آمد. او در دوران رنسانس ایتالیا در خانواده ای ثروتمند بزرگ شد و در جوانی به رم فرستاده شد تا یک دانشمند اومانیست شود. در رم، او زبان لاتین را زیر نظر گاسپار دا ورونا آموخت و در سخنرانی‌های دومیزیو کالدرینی در اوایل دهه ۱۴۷۰شرکت کرد. از ۱۴۷۵تا ۱۴۷۸، مانوتیوس در فرارا با باتیستا گوارینو به عنوان معلمش یونانی آموخت.
المشرفة (به عربی: المشرفة ) یک منطقهٔ مسکونی در سوریه است که در حمص واقع شده‌است.
هلمشن تا زمان مرگش در ۸ ژوئن ۱۹۸۱ با همسرش ارنا در کیل، المشنهاگن زندگی کرد، او در همان‌جا به خاک سپرده شد. وصیت او به خاک سپرده شدن در زیر چمن ورزشگاه کمنیتس «استادیوم گلرت اشتراسه» بود که طور نمادین در ۸ سپتامبر ۲۰۰۱ انجام شد. در چنین روزی، هولشتاین کیل و کمنتیس اف‌سی در اولین بازی لیگ لیگ منطقه نورد به مصاف هم رفتند. با حمایت باشگاه هواداران سی‌اف‌سی یک تکه چمن از ورزشگاه کمنیتس بریده شد و به صورت نمادین روی آرامگاه هلمشن در کیل قرار گرفت.
نور چشم عالمش خوانم علی مرتضی محرم راز رسول و ابن عم مصطفی
به نزد بخشش و بذلش محقر ابر و بحار به نزد حشمت و حلمش مستر آتش و آب
از درون جاهلست عالمشان زان یکی هست بکر و کالمشان
کایل برچت، به‌خاطر درگیری با معلمش، از مدرسه اخراج شده است و حالا باید دوران محکومیت خود را به صورت حبس خانگی بگذراند. او صبح‌ها در خانه تنهاست و برای همین برای خودش سرگرمی جدیدی درست می‌کند. کار او این شده که با دوربین، خانهٔ همسایه‌ها را دید بزند. در یکی از این سرک‌کشیدن‌ها، او متوجه می‌شود که مردی که در همسایگی آنها زندگی می‌کند آدم‌کش است و پس از چند روز دقت متوجه می‌شود آقای ترنر یک قاتل سریالی است.
وان دو عالم را غرضشان کور کرد علمشان را علت اندر گور کرد
رایتی کرد سر علمش گردیده همچو پروانهٔ جانباز مه نورانی
المشیر، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان قائم‌شهر در استان مازندران ایران. این روستا از توابع نوکندکا بوده‌است ولی در زمان حاضر مستقل بوده و روستاهای کاردیکلا، گیله‌کلا از توابع آن به حساب می‌آیند.
چون به علمش یقین درست شود در عمل نامدار و چست شود
نشان طبعش و حلمش یکی‌ ز من بشنو گر از گران و سبک بایدت دلیل و نشان
اگر دو عالمش از لطف در کنار نهی عجب نباشد. بی مستحق هر دو نیست
المشتایه (به عربی: المشتایة) یک روستا در سوریه است که در استان حمص واقع شده‌است. المشتایه ۱٬۰۰۲ نفر جمعیت دارد.
یوسف مصر عالمش خوانم شاه تبریز و میر او جان است