لق شدن. [ ل َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) جنبان شدن چیزی که استواری آن ضرورت دارد. - لق شدن کمر ؛ خون از زن بیش از عادت دفع شدن و غیره. - لق شدن یا بودن تخم مرغ ؛ به علت کهنگی و دیر ماندن آن حالتی در آن پیدا آمدن که گاه جنبانیدن محتوی آن با آوازی از سوئی به سوئی شود. رجوع به لق و به لغ شود. - لق شدن یا بودن دندان یا میخ در جای خود ؛ جنبان و متحرک بودن.
معنی کلمه لق شدن در فرهنگ معین
(لَ. شُ دَ ) (مص ل . ) (عا. ) شل شدن ، نااستوار شدن .
معنی کلمه لق شدن در فرهنگ فارسی
( مصدر ) شل شدن و جنبیدن برجای خود : دندانهایش لق شده .
معنی کلمه لق شدن در ویکی واژه
(عا.) شل شدن، نااستوار شدن.
جملاتی از کاربرد کلمه لق شدن
مگر از عصمت تو روح و خرد خلق شدند که به آثار عیانند و به صورت مضمر
تقریباً همه آثار او در مدت ۱۳ سال خلق شدند، زمانی که او به عنوان معلم در نووا ریشه، شهر کوچکی با صومعه کار میکرد. او مرتباً برای مطالعه کتابهای مختلف فیلسوفان قرون وسطی، بهویژه عرفانهای آلمانی و فرانسوی، از کتابخانه بزرگ بازدید میکرد و به این ترتیب از شوک ناشی از مرگ ناگهانی پدر و مادرش رهایی یافت. در حوالی سال ۱۸۹۵ او به پرسشهایی دربارهٔ معنی زندگی فکر کرد و اولین کتاب شعر خود را به نام «فاصلههای مرموز» نوشت که جدایی او از دنیای بیرون و جستجوی آرامش او در هنر را بیان میکرد.
قسم دیگر با خران ملحق شدند خشم محض و شهوت مطلق شدند
در شعاع مهر ذاتش فانی مطلق شدند پس بحق باقی شده دیدند حیات جاودان
ازان ز سایه اهل کرم گریزانم که رد خلق شدن در قبول احسان است
اول آن سان، کافر مطلق شدن سد راه اولیای حق شدن
ز بیخوابی در اینجا راز مطلق شدند وآنگهی گفتند اناالحق
در سال ۱۹۵۸ اولین بار که این شخصیتها خلق شدند محل زندگیشان در جنگلهای انبوه در کوهستان بود که خانههایشان درون قارچهای بزرگ در نظر گرفته شد و همچنین برای جابجایی و حمل ونقل برای مسیرهای طولانی از لکلک استفاده میکردند.
پس از ظهور مردمان آسمانی، یول - ریئو 율려 دوباره زنده شد و از طریق او یا توسط او، آسمان، زمین و اقیانوسها ایجاد گردیدند، و همراه با آنها، چهار عنصر: چی یا همان روح (به کرهای: 기 یا: 氣)، آتش (به کرهای: 火 یا: 불)، آب (به کرهای: 水 یا: 물)، و زمین (به کرهای: 土 یا: 흙) خلق شدند. سپس این چهار عنصر نیز، به نوبه خود مخلوط شدند و سبزیجات و گیاهان، پرندگان و حیوانات را پدید آوردند.