لفظی. [ ل َ ] ( ع ص نسبی ) منسوب به لفظ. مقابل معنوی. صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: لفظی ، عبارت است از آنچه به لفظ یعنی به تلفظ وابستگی داشته باشد، چنانچه گویند: مؤنث لفظی ، عامل لفظی ، تعریف لفظی و تأکید لفظی و غیر آن. و نزاع لفظی بر دو معنی اطلاق شود و بیان هر دو معنی ضمن بیان معنی لفظ جسم در ذکر اصطلاح متکلمان در سابق گذشت - انتهی : اشتباهی هست لفظی در میان لیک خود کو آسمان کو ریسمان.مولوی. || زبانی. - زیرلفظی ؛ آنچه به عروس هنگام قبول زوجیت برای گفتن لفظ «بله » از سوی داماد هدیه شود.
معنی کلمه لفظی در فرهنگ عمید
مربوط به لفظ.
معنی کلمه لفظی در فرهنگ فارسی
( صفت ) منسوب به لفظ آنچه بلفظ ( تلفظ ) وابسته باشد مقابل معنوی : مونث لفظی عامل لفظی تعریف لفظی تاکید لفظی : اشتباهی هست لفظی در میان لیک خود کو آسمان کوریسمان ? ( مثنوی نیک. ۳٠۹ : ۶ )
جملاتی از کاربرد کلمه لفظی
گران لفظی که بر معنی کند زور نسنجد گر سلیمان گفت و گرمور
لفظی که چو از زبان زند جوش از بیم سماع تب کند گوش
به گفته مفسران شیعه و سنی، در این سوره دو نوع تکرار وجود دارد: تکرار معنوی و تکرار لفظی. با این وجود فخررازی، مفسر سنی، در تفسیر خود، از احتمال عدم تکرار در این سوره یاد کردهاست و این قول را به برخی از مفسران منتسب میکند.
همان که هست ترا باروان افلاطون خطاب لفظی و باوی تکلم جانی
همانطور که در بندهای بالا اشاره شد، در بخشهای مختلف کتاب مقدس، از عبارات استعاری برای بیان منظور استفاده شدهاست. هرچند بسیار اشتباه خواهد بود اگر این عبارات را به معنای تحت اللفظی آنها در نظر بگیریم.
اگر دریاش خوانم بس عجب نیست که هر لفظیش در شاهوار است
برند همان چیزی است که مخاطب با دیدن، شنیدن، حس کردن یا هرگونه ارتباطی با آن به صورت مفهومی، دیداری یا لفظی صفات و ویژگیهای خود را در ذهن و قلب مخاطب تداعی میکند.
به هر لفظی که گوید در دهانش ز سهم تیغ تو وای است و آه است
هر آنکس کو زبان دارد همیشه آفرین خواند بر آن کو آفرین تو به یک لفظی کند املا
به اندرز گفتند از اینها بسی به طرزی و لفظی دگر هر کسی
گاهی اوقات باید به ورای صورتهای لفظی جملات نگاه کنیم. اگر منظور واقعی از آنچه گفته شده، بیان یک ادعا است باید آن را بخشی از یک استدلال تلقی کرد.
همی رود بر هر لفظی از مدایح او هزار حجت و با هر یکی هزار زبان
به آن دسته از آرایههای ادبی که از تناسبهای آوایی و لفظی میان واژهها پدید میآید میگویند.
امّا اطعمه ایشان بیرون از ذبائح، علما در آن مختلفاند. بیشتر بر آنند که حلالست همچون ذبائح گفتند: طعام لفظی است که بر همه مأکولات افتد.
کمتر لفظی ز تو ذخیره بحری کمتر بخشش ز تو نهاده کانی