لغم

معنی کلمه لغم در لغت نامه دهخدا

لغم. [ ل َ غ َ ] ( ع اِ ) بوی خوش اندک. || نای زبان و رگهای آن. ( منتهی الارب ).
لغم.[ ل َ غ َ ] ( اِ ) لگام. ( شعوری ). رجوع به لغام شود.
لغم. [ ل َ غ َ ] ( ع اِمص ) سخت تفتگی و بی آرامی. ( منتهی الارب ).
لغم. [ ل َ ] ( ع مص ) کفک انداختن شتر از دهان. || خبر دادن از چیزی که یقین آن ندارد :
کریم سانخ آن است بی شک و شبهت
کریم سونخ او بی دغا و لغم و زنخ.سوزنی.

معنی کلمه لغم در فرهنگ معین

(لَ ) [ ع . ] (مص ل . ) ۱ - کفک انداختن شتر از دهان . ۲ - خبر دادن از چیزی که یقین نداشته باشند.

معنی کلمه لغم در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- کفک انداختن شتر از دهان . ۲- خبر دادن از چیزی که یقین نداشته باشند : کریم سانخ آنست بی شک و شبهت کریم سونخ او بی دغا ولغم و زنخ . ( سوزنی لغ. )
کفک انداختن شتر ازدهان یا خبر دادن از چیزی که یقین آن ندارد .

معنی کلمه لغم در ویکی واژه

کفک انداختن شتر از دهان.
خبر دادن از چیزی که یقین نداشته باشند.

جملاتی از کاربرد کلمه لغم

مصطفی (ص) بر وفق این فرمان برفت، و مؤمنانرا از ثواب جهاد خبر داد، و گفت: جاهدوا فی اللَّه القریب و البعید، فی الحضر و السّفر، فانّ الجهاد باب من ابواب الجنّة، و انّه ینجی صاحبه من الهمّ و الغمّ»، و قال (ص): «رباط یوم فی سبیل اللَّه خیر من قیام شهر و صیامه، و من مات مرابطا فی سبیل اللَّه کان له اجر مجاهد الی یوم القیامة»
ولایت لغمان ۲۰٪پشه یی کامیلاً درغ است پشه یی زبان در لغمان از ۴۵٪ فیصد زیاد است
مدتی شد تا ز دنیا فارغم نیستم من طفل بازی بالغم
ان هیفاهت ملأت فاها اوسکتت مائت من الغم
در یک فرایند غیر معمول، یون‌های آمونیوم تشکیل ملغمه می‌دهند. این فراورده‌ها بوسیلهٔ برق‌کافت یک محلول آمونیوم با استفاده از یک کاتد جیوه ای ایجاد می‌شوند. این ملغمه سرانجام تجزیه می‌شود تا آمونیوم و هیدروژن تولید کند.
ترا در صومعه بود ار شفاعت بدیدی تا به ساق عرش بلغم
پشتوهای این منطقه از قبیلهٔ غلزایی هستند. براساس برآورد سال ۲۰۰۸ تنها ۴ هزار نفر از جمعیت ۳۷۸ هزار نفری این ولایت در شهرها زندگی می‌کنند. اغلب مردمان لغمان سنی‌مذهب هستند.
ابر که جانداروی پژمردگی‌ست هم قدری بلغم افسردگی‌ست
مناطق شرقی و جنوب شرقی کشور را تحت نفوذ خود دارد. تابستان این مناطق خشک و بسیار گرم و زمستان معتدل دارد. بارندگی بیشتر در ایام زمستان صورت می‌گیرد، میانگین دما در تابستان از ۲۲ درجه بالاتر می‌رود، مقدار بارندگی در طول سال و بخصوص در فصل زمستان از ۲۵۰ میلی‌متر بیشتر است و به ۳۵۰ تا ۴۰۰ میلی‌متر نیز می‌رسد (جلال‌آباد). بارندگی در نقاط مرتفع مانند سفید کوه به شکل برف و در نقاط همواره به صورت نزول باران صورت می‌گیرد. لغمان، ننگرهار پغمان، کنر دارای آب و هوای مدیترانه‌ای هستند. در این مناطق گیاهان ستروس خیلی خوب می‌روید.
سهمه فی قوسه کالطیر فی برج‌السما سیفه فی کفه کالبرق فی جوف‌الغمام