لغاز. [ ل ُ ] ( اِ ) ( اصطلاح بنایان ) گوشوار دیوار. لغاز. [ ل ُ ] ( اِ ) خرده. عیب.( ظاهراً خود کلمه فارسی است یا شکسته لغز عرب ). لغاز. [ ل َغ ْ غا ] ( ع ص ) رجل لغاز؛ مرد نیک عیب کننده مردم را. ( منتهی الارب ).
معنی کلمه لغاز در فرهنگ معین
(لُ ) (اِ. ) گوشوار دیوار. (لُ ) [ ازع . ] (اِ. ) (عا. ) ۱ - عیب ، خرده . ۲ - به کنایه از کسی بد گفتن .
معنی کلمه لغاز در فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱- عیب خرده . ۲- بکنایه از کسی بد گفتن . رجل لغاز مرد نیک عیب کننده مردم را .
معنی کلمه لغاز در ویکی واژه
(عا.) عیب، خرده. به کنایه از کسی بد گفتن. گوشوار دیوار.
جملاتی از کاربرد کلمه لغاز
وَ إِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مصطفی (ص) گفت: «رأیت عدوّ اللَّه ابلیس ناحلا مهموما، فقلت: یا عدوّ اللَّه! ممّ نحو لک؟ قال من صهیل فرس الغازی، و اذان المؤذّنین، و کسب درهم من الحلال، و قول العبد: اعوذ باللّه من الشّیطان الرّجیم.
شاه ابوالغازی که باد از فیض نور سرمدی غره جاه و جمالش تا دم محشر سفید
شاه ابوالغازی معز سلطنت سلطان حسین آن که باشد ملک و ملت را معین دین را نصیر
شاه ابوالغازی که هر جا قاف تا قاف جهان فتنه روی آورده تیغش پیش آن حایل شده
مکحل گشت چشم جامی از خاک سم اسپت چو چشم انجم از گرد سپاه شاه ابوالغازی
ابوالغازی سپهر سلطنت سلطان حسین آن شه که از دریای جودش قطره یابی بحر و عمان را
در طول چهارصد سال بعد، اهمیت اورشلیم به دلیل رقابت اعراب بر سر کنترل شهر رو به افول نهاد. شهر در سال ۱۰۷۳ میلادی توسط سردار سلجوقی آتسیز تصرف شد. پس از کشته شدن آتسیز، شاهزادهٔ سلجوقی تتش یکم، حکومت شهر را به ارتق بیگ سردار دیگر سلجوقی واگذار کرد. پس از مرگ ارتق در ۱۰۹۱، پسران وی سکمان و ایلغازی تا سال ۱۰۹۸ و تصرف شهر توسط فاطمیان، بر آن حکومت کردند.
ابوالغازی شه عالی گهر سلطان حسین آمد که آمد خان بن خان تا حریم یا فسو علانی
الغازیه ۱۵ کیلومتر مربع مساحت و ۵۰٬۰۰۰ نفر جمعیت دارد.
ابولغازی سپهر سلطنت سلطان حسین آمد که تا آدم بود اجداد سلطان ابن سلطانش
شاه ابوالغازی معز ملک و دین سلطان حسین آفتاب عدل و احسان سایه امن و امان
الغازی تراکتور (اردو: ال غازی ٹریکٹر) شرکت خودروسازی پاکستانی است، که در سال ۱۹۸۳ تأسیس شد.
شجره تراکمه (تألیف ۱۰۷۰ ق. / ۱۶۵۹–۱۶۶۰ م)؛ نسبنامه ترکمنها، که بیش از همه از رشیدالدین و اغوزنامه گرفته شده و تا حدی از منابع دیگر به آن افزوده شدهاست. شجرهنامه ابوالغازی به عنوان الگو از نوشته شرفالدین علی یزدی استفاده میکند.