لطایف
معنی کلمه لطایف در فرهنگ معین
معنی کلمه لطایف در فرهنگ عمید
معنی کلمه لطایف در فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع لطیفه : ۱- چیزهای نیکو و نغز : ابوالمظفر رئیس غزنین - نایب پدرش خواجه علی - به پروان پیش آمد با بسیار خوردنیهای غریب و لطایف . ۲- گفتارهای نرم و مطبوع : رسول آنجا رسید و پیغامها بر وجه نیک بگزارد و لطایف بحدی بکار آورد تا آن قوم را بخوابی فرو کرد . ۳- دقایق نکات باریک : ابوالفضل در لطایف ادب بارع تر بود .
جمع لطیفه
معنی کلمه لطایف در ویکی واژه
جِ لطیفه.
جملاتی از کاربرد کلمه لطایف
آسمان از لطایف کرمت کمری بسته چون مجره متین
و از لطایف اشعار وی است این چند بیت بر اسلوب مثنوی:
در راه دین مواقف مشهور خویش را صدر لطایف ورق اعتبار کن
ای ز بزم تو با لطایف خلق پیشه ی گوش و دل شکر رفتن
سمنانی هنگام مسافرت خود به شیراز با حافظ دیدار کرد و هر دو با همدیگر راز و نیاز داشتند. در لطایف اشرفی که مجموعه سخنان سمنانی است، چندین جا از این ملاقات صحبت شده است.
و گفت: حقیقت معرفت اطلاع حق است، بر اسرار بدانچه لطایف انوار معرفت بدان نپیوندد. یعنی هم به نور آفتاب آفتاب توان دید.
ماه رمضان عجب مه روحفزاست آثار لطایف اندرین مه پیداست
بنده نوازیست کز لطایف و احسان عام و حشم راز حشمت پدر آمد
وین همه بیشک لطایفند که این خاک مرکب ایشان شدهاست و مایه و قانون
شکرهای لبش چبود لطایف رسد زان اهل معنی را وظایف
میتوانم که بیارایم ازین سان خوانی از لطایف ز کران تا بکران شیرینی