لشاب

معنی کلمه لشاب در لغت نامه دهخدا

لشاب. [ ل َ ] ( اِ مرکب ) جایی که آب ایستاده و در آن علف و نی روید. آب باطلاقی. باطلاق. لجن زار . || آب کثیف و آلوده چون آب پارگین و کشتارگاه و جز آن.

معنی کلمه لشاب در فرهنگ معین

(لَ ) (اِمر. ) جایی که در آن آب ایستاده و در وی علف و نی بروید، باتلاق .

معنی کلمه لشاب در فرهنگ عمید

زمینی که در آن آب بایستد و علف و نی بروید.

معنی کلمه لشاب در فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- جایی که در آن آب ایستاده ودر وی علف و نی بروید باتلاق . ۲- آب آلوده و کثیف مانند آب کشتارگاه و غیره
( لش آب ) ( اسم ) ۱- جایی که در آن آب ایستاده ودر وی علف و نی بروید باتلاق . ۲- آب آلوده و کثیف مانند آب کشتارگاه و غیره

معنی کلمه لشاب در ویکی واژه

جایی که در آن آب ایستاده و در وی علف و نی بروید، باتلا

جملاتی از کاربرد کلمه لشاب

الشابه (به عربی: الشابة) یک منطقهٔ مسکونی در تونس است که در استان مهدیه واقع شده‌است. الشابه ۲۲٬۲۳۲ نفر جمعیت دارد.
هب ان راسی محلس و لطا لما هزم الشاب کتائب الایام
عبدالواحد جامه بینداخت و نعره ای بزد و به گورستان رفت. سه شبانروز بماند. اول شب یوسف بن الحسین او را به خواب دید که خطابی شنیدی ادرک الشاب التایب. آن جوان تایب را دریاب. یوسف می‌گردید تا در آن گورستان به وی رسید سر وی بر کنار نهاد. او چشم باز کرد و گفت: سه شبانه روز است تا تو را فرستاده اند اکنون می‌آیی؟