لش کشی

معنی کلمه لش کشی در لغت نامه دهخدا

لش کشی. [ ل َ ک َ / ک ِ ] ( حامص مرکب ) عمل لش کش. || مرده کشی.

معنی کلمه لش کشی در فرهنگ معین

(لَ. کِ ) (حامص . ) مرده کشی .

معنی کلمه لش کشی در فرهنگ فارسی

۱- عمل و شغل لش کش ۲ - حمل جسد میت مرده کشی .

جملاتی از کاربرد کلمه لش کشی

دوش چوخالش کشیدم تنگ خوشخوش در کنار در میان بیکانه بود اما حجاب تن دریغ
ز شوق دیدن خالش کشیم ناله و آه من شکسته چها می کشم ز هندویش
این دیدگاه از سوی توماس جفرسون و جیمز مدیسون که یک حزب رقیب را ایجاد کردند به چالش کشیده شد. آنان حامی ایالت‌های قدرتمند مستقر در آمریکای روستایی و حفاظت شده به وسیلهٔ میلیشیاهای ایالتی به جای ارتش و نیروی دریایی قدرتمند ملی بودند. آنان همیلتون را به خاطر دوستی بیش از حد با بریتانیا و به‌طور کلی سلطنت و این که بیش از حد جهت‌گیری وی به سوی شهرها، کسب و کارها و بانک‌ها بود، محکوم می‌کردند.
از حسد در دلش کشید کمان وز جفا بر تنش گشاد کمین
گر جان مرا قبول کردی به مثل پیش از اجلش کشیدمی پیش اجل
هر کجا نقاش نقش قامت و لعلش کشید جلوهٔ طوبی نگر، سرچشمهٔ کوثر ببین
گهی سود رخساره بر سنبلش کشیدی گهی دست برکاکلش
صیقلی سازیش به فضل و کمال در کمالش کشی به وجد و به حال