لش کش

معنی کلمه لش کش در لغت نامه دهخدا

لش کش. [ ل َ ک َ / ک ِ ] ( اِ مرکب ) ارابه و جز آن که با آن لش گوسفند به دکانهای قصابی برند. || ( نف مرکب ) کشنده لش گوسفند به دوش ودر لش کش نهنده یا از آن برگیرنده و به دکان برنده.

معنی کلمه لش کش در فرهنگ معین

(لَ کِ یا کَ ) (ص فا. ) = لش کشنده : ۱ - ارابه و جز آن که با آن لش گوسفند را به دکان های قصابی برند. ۲ - مردی که لش گوسفند را به دوش در لش کش نهد یا از آن برگیرد و به دکان قصابی برد.

معنی کلمه لش کش در فرهنگ عمید

۱. وسیله ای که با آن لاشۀ گاووگوسفند را به قصابی می برند.
۲. آن که لاشۀ گاووگوسفند را به قصابی می برد.
۳. وسیله ای که در آن جسد مرده را حمل کنند.

معنی کلمه لش کش در فرهنگ فارسی

( صفت ) ۱- ارابه و جز آن که با آن لش گوسفند را بدکانهای قصابی برند . ۲- مردی که لش گوسفند را به دوش درلش کش نهد یا از آن برگیردو بدکان قصابی برد .

معنی کلمه لش کش در ویکی واژه

لش کشنده:
ارابه و جز آن که با آن لش گوسفند را به دکان‌های قصابی برند.
مردی که لش گوسفند را به دوش در لش کش نهد یا از آن برگیرد و به دکان قصابی برد.

جملاتی از کاربرد کلمه لش کش

بیست و دو چهره سرشناس ایرانی در بیانیه‌ای با نام «انقلاب زن، زندگی، آزادی» از اعتراضات مردم ایران حمایت کردند. در متن این اطلاعیه با اشاره به «حرکت پرتوان و سراسری زنان و جوانان» به قتل مهسا امینی آمده است: «این جنبش ملی کلیت نظام را به چالش کشیده و می‌رود تا آن را سرنگون سازد.» امضاکنندگان این بیانیه در پایان تأکید کردند: «ایران خانه همه ایرانیان است و به دست همه ما ساخته خواهد شد. زمان آن رسیده است تا برای نجات ایران، فرهنگ و تمدن آن دست به دست همدیگر دهیم.»
مری بیشاپ و شریک زندگیش شارون بالدوین زوج همجنس‌گرایی بودند که از سال ۲۰۰۴ ممنوعیت ازدواج همجنس‌ها در اکلاهما را به چالش کشیده بودند. در ۱۸ ژوئیه ۲۰۱۴ سه قاضی دادگاه استیناف حوزه دهم در جریان رسیدگی به پرونده آن‌ها ممنوع بودن ازدواج زوج‌های همجنس در ایالت اکلاهما را تبعیض‌آمیز و برخلاف قانون اساسی ایالات متحده آمریکا دانستند.
هر دو دایم مخالف اند در او یک بسفلش کشد یکی بعلو
بزیر از اوج اقبالش کشاند که بر حد رسوخش ره نماند
این سریال در مورد پسر نوجوانی است که از تخیل خود برای به چالش کشیدن و الهام بخشیدن به دوستانش فرا می‌خواند.
برآستان وصالش کشیده دامن از درازدامنی کوته آستینان بین
نه ثور دهر ز عدلش کشیده رنج سپهر نه شیر چرخ ز سهمش چشیده طعم وسن
مئی کان عاشقان لاابالش کشیدند آنگهی عین وصالش
گشاده شست جفا ابروی کمان شکلش کشیده تیر مژه نرگس سپه شکنش
در پیش خنده او در عدن چه باشد؟! لعلش کشیده یاقوت از اخگر تبسم!
بر دلش کشف کی شود اسرار؟ هر که راضی شود ز مغز به پوست
سپاه خط به شبیخون مخزن لب لعلش کشیده صف چه کنم لشکر و خزانه ندارم
به پیشِ خیلِ خیالش کشیدم اَبلقِ چشم بدان امید که آن شهسوار بازآید