معنی کلمه لرستان در لغت نامه دهخدا
1 - پیشکوه - در کوههای لرستان بطور عموم معادن مهم قیر موجود است که اگر استخراج شود علاوه بر رفع حوائج تمام داخله از حیث استعمال درجاده ها و سقف ها و خیابانها و غیره میتوان قسمتی را به خارج حمل کرد. مواد نفتی غالباً در وسط طبقات آهکی جاری شده و از شکاف طبقات داخل دره های رودخانه ها میشود و آثار نفت را در اغلب آبها میتوان یافت ، در رسوبات دره ها اغلب سنگهای آهنی موجود و در کوهها طبقات آهن فراوان است. آب و هوای لرستان مانند تمام نواحی کوهستان بسیار مختلف و متغیّر و کوههای آن که متوجه فلات است به ارتفاع پنجهزار گز در صورتی که دره سیمره فقط هفتصد گز ارتفاع دارد و ارتفاع شیروان تا پل سنگ فقط سیصد گز است. از نظر آب و هوا میتوان این ناحیه را به چهار قسمت منقسم کرد: اول قلل مرتفع، دوم دره های وسیع مسطح ، سوم ناحیه جنگلها، چهارم مراتع زمستانی.
الف - قلل مرتفع از دو هزار تا پنجهزار گز که در موقع زمستان پوشیده از برف بسیار است و در تابستان آب فراوان دارد. ب - دره ها در تابستان بسیار گرم و خشک و در زمستان بی نهایت سرد و در بهار و پائیز بارندگی فراوان دارد. ارتفاع این دره ها از هزار و دویست تا دو هزار گز است و اشترانکوه آنها را از بادهای شمالی محافظت میکند و اگر چه برف بسیار میبارد ولی بادهای سرد ندارد و تبدیل فصول یکمرتبه و ناگهانی است و پس از ذوب برفها بسرعت دره ها از علف و گل پوشیده میشود. در تابستان چون بادهای سرد شمالی نمی وزد هوا بسیار گرم وخشک است و اولین باران پائیز هوا را معتدل میکند. دره های مهمی که دارای این وضع آب و هواست دشت خاوه و الشتر و خرم آباد میباشد ولی دره های دیگر که عموماً تنگند بواسطه نباتات و درختهای زیاد هوای معتدلتر دارند. ج - ناحیه جنگلها بین دره سیمره و کوههای خرم آباد واقع شده و اگر چه در تابستان بارندگی ندارد ولی بواسطه درخت فراوان هیچوقت چشمه ها خشک نمیشود و هوا پیوسته معتدل است و در وسط جنگلها بعضی جلگه های کوچک دیده میشود که دارای آب و هوای معتدل ، جنگل و درختهای آنها فاصله دار و زمین پوشیده از علف است و در تابستان علفها زود خشک میشود. د - ناحیه قشلاقی در موقع تابستان بکلی خشک و سوزان و گرمای آن قابل تحمل نیست ولی در زمستان پوشیده از علفهای سبز و هیچوقت در آنجا برف نمی بارد و در موقع بارندگی برف در کوهستان در این نقاط بارانهای شدید زمین را مرطوب میسازد وعلفها بسیار میروید و گله های طوائف مختلفه که از کوهها فرودمی آیند در آنها چرا می کنند و همینکه هوا مجدداً شروع به گرمی کرد گله دارها حیوانات خود را به قسمتهای مرتفع رانده و علفهای خشک شده را آتش میزنند که حیوانات موذی آن معدوم شود. حرارت تابستانی این دره ها بحدی زیاد است که گاهی در تابستان میزان الحراره در سایه به 55 درجه میرسد و کاروانها فقط در هنگام شب حرکت میکنند و اگر روز راه بیفتند حیوانات آنها غالباً تلف میشوند. نباتات لرستان بسیار متنوع و مختلف است ، در قسمتهای مرتفع غلات و نباتات کوهستانی و قدری پائین تر از آنها سرو و کاج مخصوصاً در قلیان کوه و پس از آن مراتع تابستانی که تا وسط جنگلها پیش میرودوجود دارد و در این مراتع بقدری گلهای رنگارنگ از قبیل زنبق و لاله فراوان است که در موقع بهار بهترین مناظر زیبا را تشکیل میدهد و نباتات صمغی و طبی متعدددر تمام این نواحی یافت شده و تا حدی از آنها استفاده میشود. درختان این ناحیه انواع بلوط و چنار و افراه و عقاقیا و غیره است و چون این نواحی جمعیتی ندارد قسمت مهمی از این جنگلها دست نخورده و بسیار انبوه میباشد و در دره های آبدیز نقاطی یافت میشود که درختان مو و انجیر و انار مخلوط با درختان دیگر است و رازک و پیچک به شاخه های آنها پیچیده و رودها تشکیل آبشارهائی میدهد که اغلب از نباتات بسیار مستور است. سکنه این نواحی لرها و کردها هستند که از حیث قیافه کاملاً بهم شبیهند ولی از حیث زبان با یکدیگر اختلاف دارند. سکنه ٔ، واقع در شمال غربی آبدیز یکی موسوم به کردلکی و قسمت دیگر دارای زبان لری است ، زبان لری فعلی از ترکیبات زبان ایرانی قدیم و از حیث ترکیب کلمات با زبان فارسی شباهت تام دارد و عناصر خارجی در آن کمتر نفوذ یافته و بواسطه محدود بودن در کوهها این نظر بیشتر تأیید میشود در صورتی که کردستان چون در سر راه واقع بوده عناصر خارجی بیشتر در آن نفوذ یافته اند. قامت آنها متوسط و قوی بنیه و پرطاقت ، رنگ آنهاگندمی با موی سیاه و چین خورده و ابروهای پهن و بینی بزرگ و عقابی و فک اسفل آنها قوی و مربع و گونه ها برجسته ، نظر آنها تند و گردنشان باریک و پیشانی عقب رفته و استخوان شقیقه آنها صاف است و بهمین واسطه ازسایر اقوام مجاور خود متمایز میباشند. باید دانست که سکنه لرستان در نقاطی که مجاور اقوام دیگری بوده اند تا حدی با آنها مخلوط شده و آثار و علائم نژادی آنها تغییر کرده است مثلاً در شمال با کردها و در جنوب شرقی با بختیاری ها و در مغرب با سکنه عراق و در جنوب با اهالی خوزستان اختلاط یافته اند. لرهای قبلی ساکن ناحیه ای واقع بین کوه چهل نابالغان و دره گاماسب ودره سیمره و آبدیز میباشند و طوایف مهم آنها کاکاوند، و کولی وند، و در دشت خاوه حسن وند، برانوند، و آلوند، و سگوند، و در دشت الشتر و در اطراف خرم آباد و در قسمت جنوبی پاپی ، و چگینی ، و جودکی ، و دیرکوند که بین یافته کوه و دره سیمره سکنی دارند. کردهای لکی :خوش هیکل و تنومند و رنگ آنها گندمی و مویشان سیاه یا خرمائی تیره است ، قشلاق بعضی از این طوایف در جلگه های گرمسیر خوزستان میباشد ولی بعضی از آنها که همیشه در لرستان ییلاق و قشلاق کرده و خارج نمیشوند از حیث اخلاق و روحیات پست تر از طوایف دیگرند تنها شهر لرستان خرم آباد و آن قصبه ای است که در حدود پنجهزار نفر جمعیت دارد و در دره تنگی واقع شده که کشکان رود از آن میگذرد، خرم آباد در اطراف تپه ای بناشده که در بالای آن آثار خرابه های قدیمی دیده میشود و ظاهراً در دوره های قدیم مرکز توقف قشون برای محافظت اطراف بوده است. راه شوسه تهران به محمره ( خرمشهر ) و کارون از این شهر میگذرد. هر چند خرم آباد فعلاً چندان اهمیت ندارد ولی بواسطه اینکه مرکزخرید و فروش لر است تجارت آن بی اهمیت نیست ، در اطراف شهر باغهای میوه فراوان و مزارع متعدد وجود دارد و ظاهراً این درّه از دوره های بسیار قدیم مسکون بوده زیرا در باغها و مزارع در ضمن شخم زدن سکه های متعلق به دوره های بسیار قدیم یافت میشود. در جنوب خرم آبادجلگه های مصفائی است که دهات معتبری از قبیل گلدان وشاهین آباد و تپه های مصنوعی که قدمت آن را تأیید مینماید در آن واقع است ، خرم آباد از نظر نظامی کلید خوزستان و لرستان محسوب میشود. در دوره اسلام بواسطه اهمیت تجارتی راهی از آن به شمال و راهی به خوزستان ساختند پلهائی نیز برروی رودخانه ها بوده که فعلاً خراب و بقایای کمی از آن باقی است ، در مرکز لرستان در سر راه خرم آباد به سیمره قلعه موسوم به ناصرآباد قرار گرفته که مرکز رؤسای ایل بوده ، در کوه های جنوب خرم آباد در نقطه ای موسوم به قهر در مرتع طوائف دیرکوندخرابه های شهر کوچکی از زمان ساسانیان موجود و آثاری در کوههای آن دیده میشود که متعلق به چند هزار سال قبل است. بین رود کشکان و شهر خرم آباد در بالای تپه مرتفعی قلعه خرابه ای بوده که جدیداً آن را تعمیر و تبدیل به سربازخانه کرده اند، سابقاً اسم قلعه مزبورفلک الافلاک بوده است.