لذات

معنی کلمه لذات در لغت نامه دهخدا

لذات. [ ل َذْ ذا ] ( ع اِ )ج ِ لذّت. ( منتهی الارب ): اگر مواضع حقوق به امساک نامرعی دارد [شخص ] به منزلت درویشی باشد از لذّات دنیامحروم. ( کلیله و دمنه ) آنگاه نفس خویش را میان چهارگاه... مخیر گردانیدم : وفور مال و ذکر سایر و لذّات حال و ثواب باقی. ( کلیله و دمنه ). عاقل... بداند که خواهش دنیوی و لذّات فانی بجز پشیمانی ثمری ندارد. ( کلیله و دمنه ). و چون از لذّات دنیا... آرام نمیباشدهر آینه تلخی اندک که شیرینی بسیار ثمرت دهد به از شیرینی اندک کزو تلخی بسیار زاید. ( کلیله و دمنه ).

معنی کلمه لذات در فرهنگ معین

(لَ ذّ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ لذت ، خوشی ها.

معنی کلمه لذات در فرهنگ عمید

= لذت

معنی کلمه لذات در فرهنگ فارسی

جمع لذت
( اسم ) جمع لذت خوشیها: اگر مواضع حقوق با مساک نامرعی دارد ( شخص ) بمنزلت درویشی باشد از لذات دنیا محروم .

معنی کلمه لذات در ویکی واژه

جِ لذت ؛ خوشی‌ها.

جملاتی از کاربرد کلمه لذات

انی لقد اتصلت بالذات یا من قطع الوصال هیهات
دهن خویشتن آلوده لذات نکرد خورد نان جو و از دهر سبکبار گذشت
در کف نفس و هوا و دیو اسیر افتاده‌ایم تا بلذات جهان بیجا نظر افکنده‌ایم
بزمگاه تو منبع لذات رزمگاه تو مجمع اهوال
تو لذات جهان و حشمتش دار حقیقت حشمت دنیا ست آزار
گفتش ای مسکین نگر با آنچنان روزی و عیش پیر دهقان گفت من لذاتنا این الملوک