لخت کردن

معنی کلمه لخت کردن در لغت نامه دهخدا

لخت کردن. [ ل ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) از جامه برآوردن. برهنه کردن.
- لخت کردن کاروان ؛ ستدن دزد همه اموال آنان را به ستم. گرفتن قاطع طریق همه چیز کاروانی را تا جامه های تن او را. ربودن دزد جامه و کالای کاروان را.

معنی کلمه لخت کردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- برهنه کردن عریان ساختن . ۲ - گرفتن دزد و رواهزن هم. اموال و البس. کسی یا کاروانی را .
از جامه بر آوردن برهنه کردن

معنی کلمه لخت کردن در ویکی واژه

spogliare

جملاتی از کاربرد کلمه لخت کردن

جملگی بارگردن من و تو شغلشان لخت کردن من و تو