لبیدن
معنی کلمه لبیدن در فرهنگ معین
معنی کلمه لبیدن در فرهنگ عمید
معنی کلمه لبیدن در فرهنگ فارسی
معنی کلمه لبیدن در ویکی واژه
جملاتی از کاربرد کلمه لبیدن
روزیم محنت و منزلگه من درد و غم است مهربانی ز حریفان طلبیدن ستم است
هر زمان شکوه ز افسردگی بزم کنی تا که را باز خیال طلبیدن داری
اکسیر زخاک در میخانه گرفتیم بیهوده کسان از زر و زیبق طلبیدند
چون طلبیدند ازان گنج پاک بهره خود خانه خرابان خاک
و گوید دست بدار از آنچه دوست داری از بهر آن که از وی بخواهی طلبیدن.
نوازشی نتوان از کس دگر طلبیدن اگرچنانچه دلارام و دلنواز نباشد
لبم خموش ز آواز مدعا طلبی است که مدعا طلبیدن ز یار بیادبی است
ممکن هنرش چیست ز یک در طلبیدن عیبش چه بهر در شدن ایثار نعم را
راه همه در معرکه عشق بتان نیست کاین قوم ز صد خیل سواری طلبیدند
شمع ز برخاستنی وا نشست مه ز تمامی طلبیدن شکست