لبوه

معنی کلمه لبوه در لغت نامه دهخدا

( لبوة ) لبوة. [ ل ِب ْ وَ ] ( ع اِ ) لبوءة. شیر ماده.
لبوة. [ ل َب ْ وَ ] ( ع اِ ) شیر ماده. لبوءة. ( منتهی الارب ). لَباءَة. لُبَاءَة. لَباءَة. لَباة. لب. لبة. ام ضیغم. ام شبل. ام قشعم. ام کلثوم. ام الهیثم. ( المرصع ).

معنی کلمه لبوه در فرهنگ معین

(لَ وَ ) [ ع . لبوة ، لبؤة ] (اِ. ) شیر ماده ، مادینة اسد.

معنی کلمه لبوه در فرهنگ فارسی

( اسم ) شیر ماده مادین. اسد .
شیر ماده . لب .

معنی کلمه لبوه در ویکی واژه

لبوة، لبؤة
شیر ماده، مادینة اسد.

جملاتی از کاربرد کلمه لبوه

و قال النبی (ص) «ان روح القدس نفث فی روعی ان نفسا لن تموت حتی تستکمل رزقها، الا فاتّقوا اللَّه و اجملوا فی الطلب و لا یحملنکم استبطاء الرزق ان تطلبوه بمعاصی اللَّه فانه لا یدرک ما عند اللَّه الا بطاعته.
گویند: به دل صبر کن از یار و ندارم آن صبر که ایشان ز دل من طلبوه
یقول تعالی: وَ أَنَّ إِلی‌ رَبِّکَ الْمُنْتَهی‌ لو اراد ان یطلبوه لطلبوا و لو طلبوا لعرفوا و لو عرفوا لاحبّوا و لو احبّوا لاشتاقوا و لو اشتاقوا الیه لرجوا لقاءه و لو رجوا لقاه لرأوه.
اللبوه (به عربی: اللبوه) یک منطقهٔ مسکونی در لبنان است که در شهرستان بعلبک واقع شده‌است.
و آن دیدهٔ دریا شده را درد و غم او صد بار به دستان مصیبت صلبوه
آن دل که مرا بود و توی دیده سلبوه و آن تن که کشیدی به کمنمدش جذبوه