لبون

معنی کلمه لبون در لغت نامه دهخدا

لبون. [ ل َ ] ( ع ص ) شیردار. || میش و اشتر ماده شیردار. || آنکه شیر در پستانش فرود آمده باشد. لبونة. ( منتهی الارب ). ج ، لِبان ، لبن ، لُبُن ، لبائن.
- ابن اللبون ؛ شتر کره دوساله یا به سال سوم درآمده. ابنة لبون ؛تأنیث آن. بنت لبون کذلک.
|| بنات لبون ؛ نهالان عرفط. ( منتهی الارب ).
لبون. [ ل َ ] ( اِخ ) نام شهری است. ( معجم البلدان ).

معنی کلمه لبون در فرهنگ معین

(لَ ) [ ع . ] (ص . ) شیردار (میش ، شتر )، ج . لبان . لبن ، لبائن .

معنی کلمه لبون در فرهنگ فارسی

( صفت ) شیردار ( میش شتر ) جمع : لبان لبن لبائن .
شیردار . یا میش و اشتر ماده شیر دار .

معنی کلمه لبون در ویکی واژه

شیردار (میش، شتر)
،
لبان. لبن، لبائن.

جملاتی از کاربرد کلمه لبون

گفت‌: کن فی الفتنه کاین اللبون باش چون بچه‌شتر در آزمون
دریغا چه دانی که دایرۀ «لا» چه خطر دارد؟ عالمی را در دایرۀ «لا» بداشته است، صد هزار جان را بی جان کرده است و بی جان شده‬اند. در این راه جان، آن باشد که به «الا اللّه» رسد. آن جان که گذرش ندهند به «الا اللّه» کمالیت جان ندارد، چون کشش جذبةٌ من جَذَبات درآید، مرد از دست او نجات و خلاص یابد که «وَإِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الغالبون» نصرت کنندۀ او شود. و توقیع نصرت «نَصْرٌ مِن اللّه و فَتْح قریب» باوی دهند:
خدعونی نهبونی اخذونی غلبونی وعدونی کذبونی فالی من اتظلم
این خودرو در ۱۱ فوریه ۲۰۱۹ به‌صورت برخط رونمایی شد. اس‌تی‌آر۱۴ آخرین خودرویی است که تسط مدیر فنی تیم تورو روسو، جیمز کی، پیش از جدایی او از تورو روسو به قصد پیوستن به مک‌لارن طراحی شده‌است. تعدادی از اجزاء این خودرو، مانند تمامی قطعات بخش عقب خودرو شامل سیستم تعلیق عقب، و تعدادی از اجزاء تعلیق جلو با خودروی رد بول ریسینگ آربی۱۵ مشترک است. ای‌تی‌آر۱۴ پیش از آزمون‌های پیش از آغاز فصل در ۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹ آزمون‌های ابتدایی خود را در پیست جهانی مارکو سیمونچلی میسانو با رانندگی دانیل کویات و الکساندر آلبون به اتمام رساند.
و یقال: انما یطلبون الماء لیبکوا به، لأنه نفدت دموعهم، و فی معناه انشدوا:
آلبونیسی، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان اهواز در استان خوزستان ایران است.
فی الغنا طالبون للافلاس لایخافون من فداء الراس
البونال ۶۳ کیلومترمربع مساحت و ۶٬۴۵۹ نفر جمعیت دارد و ۲۵۰ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده‌است.
امیر گنه: منْ تیرْ بَخردْ ته چشمُونه زَخْمی ره دْخشْ وسّهْ تنه لبونه
«إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ‌» ای حزب اللَّه لهم الغلبة بالحجّة و بالنصرة فی العاقبة. قیل: لم یقتل نبیّ فی معرکة و قتال و انّما قتل منهم من لم یؤمر بالقتال، قال الکلبی: ان لم ینصروا فی الدنیا نصروا فی الآخرة. و قیل: «لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ» بالحجّة و البرهان و الغالبون بالسلطان.
اذا غالنی یا قوم دائی خلالکم و مت فممن یطلبون بثاریا
آلبونعیم، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان شادگان در استان خوزستان ایران است.
هر چه خواهید کنید، چه ما بردباریم. بیداد کنید چه ما بخدا پناه بریم. ظلم کنید، ما به تظلم برخواهیم خاست. وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون. گویند احمد از همان دم دادگری پیشه کرد.