لب شکری
معنی کلمه لب شکری در لغت نامه دهخدا

لب شکری

معنی کلمه لب شکری در لغت نامه دهخدا

لب شکری. [ ل َ ش َ / ش ِ ک َ ] ( ص مرکب ) خرگوش لب. شکافته لب. چهارلب. سه لبه. سلفه. سلنج. سه لنج. کفیده لب. اَعلم. علماء. افلح. صاحب آنندراج گوید: لب شکر و شکرلب ؛ کفته لب زیرین یا زبرین. کسی که لب چاک متولد شده باشد و بعضی گویند در اصل شترلب بوده که از جهت کراهت تشبیه چنین خوانده اند :
ای لجوج دهن دریده زشت
که خرد در نفاق تو غالی است
لب شکر بوالعجوبه ای که ترا
پایه زشتی سخن عالی است
لوحش اﷲ حکمت ازلی
که ز بس هرزه گفتنت حالی است ( ؟ )
لب شکر گشته ای که تا دانند
جای دندان شکستنت خالی است.میرمعصوم تجلی ( از آنندراج ).رجوع به شکرلب شود.

معنی کلمه لب شکری در فرهنگ معین

( ~ . ش کَ ) (ص نسب . ) شکافته لب ، کسی که یکی از دو لب او شکاف مادر - زادی داشته باشد.

معنی کلمه لب شکری در فرهنگ عمید

کسی که یکی از دو لب او شکافته باشد، لب شکافته، سه لنج، سلنج، سه لب.

معنی کلمه لب شکری در فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه لبش شکاف دارد شکافته لب خرگوش لب . توضیح ناهنجاری و بدشکلی لب فوقانی بطرزی که لب بالا بوسیل. یک شکاف عمودی بدو قسمت شده باشد . لب شکری ممکنست یک طرفی و یا دو طرفی باشد . علت این عارضه توقف و عدم رشد و نمو و جوش خوردگی جوانه ها ی صورت در ناحی. لب فوقانی است لب خرگوشی .

معنی کلمه لب شکری در دانشنامه عمومی

لَب شِکَری یا لَبِ شکافته، یکی از نواقص زایشی فرگشت بدن است. در این حالت بخشی از لب نوزاد بازمی ماند و گوشت آن رشد کافی نداشته است. حالت لب شکری ممکن است هم زمان با کام شکافته رخ بدهد. در حالت کام شکافته، بخش های چپ و راست سخت کام پیوستگی ندارند. کام ها یا لب های شکافته در هر ۶۰۰ تا ۸۰۰ زایمان رخ می دهد و امروزه می توان با جراحی سریع پس از زایمان آن را رفع کرد.
لب شکری را با نام های خرگوش لب، شکافته لب، لب چاک، چهارلب، سه لبه، سه لنج، کفیده لب، و شکرلب نیز می نامیدند. [ نیازمند منبع]
شکاف کامل لب به داخل سوراخ بینی گسترش می یابد و استخوان آلویول را درگیر می کند و تعداد دندان ها را هم تحت تأثیر قرار می دهد. گاهی اوقات نداشتن بعضی از جوانه های دندانی یا داشتن دندان های اضافی مشاهده می شود.
لب شکری
کام و لب شکافته
این بیماری یکی از متداول ترین اختلال های ذاتی و ارثی وابسته به کروموزوم ایکس است. تقریباً از هر ۷۰۰ تولد یک نفر مبتلا به لب شکری یا شکاف کام می شود. در پیدایش شکافهای دهانی عوامل ارثی و محیطی دخیل هستند که شدت و مدت عمل فاکتورهای محیطی مهمتر از نوع بخصوصی از آنها است. عوامل محیطی مثل تماس با مواد سمی از جمله مصرف الکل و کوکائین در حاملگی و سندرم های ژنتیکی در پیدایش شکاف دخیل هستند.
شکاف لب و کام از شایع ترین نقایص دهانی - صورتی است که مورد توجه محققان قرار گرفته است. درمان شکاف لب همراه با شکاف کام یا بدون آن، انجام جراحی های متعدد، گفتار درمانی و درمان های ارتودنسی و دندانی را بخصوص در ۱۸ سال اولیه عمر می طلبد. ارائه اطلاعات لازم به والدین این کودکان و انجام درمان های پزشکی - دندانپزشکی به هنگام، می تواند در بهبود وضعیت بسیار مؤثر باشد.
دندانپزشک کودکان، متخصصین ارتودنسی و جراحان فک و صورت مسئول قبل مستقیم مراقبت های دندانی - فکی این بیماران هستند. رابطه قوی بین تعداد و شدت مشکلات دندانی با نوع و شدت شکاف وجود دارد. مراقبت های دندانی پیشگیری نیز از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا اکلوژن دندانی دست نخورده کودک، بخصوص در ناحیه شکاف، پایه ای برای درمان های ارتودنسی و جراحی بعدی محسوب می گردد.
جذب متعادل ویتامین آ در دوران بارداری می تواند خطر ابتلا به شکاف کام و لب را کاهش دهد. نوزادان مادرانی که در دوران بارداری مکملات ویتامین آ را بسیار مصرف می کنند نسبت به نوزادان دیگر حدود ۵۰ درصد کمتر در خطر ابتلا به شکاف کام یا لب شکری قرار دارند. محققان طی مطالعاتی بر روی ۵۳۵ زن باردار دریافتند زنانی که روزانه حدود ۸/۳ میلی گرم مکمل های ویتامین آ را مصرف می کنند خطر تولد نوزادانی با مشکل شکاف کام و لب در آنان بسیار کاهش می یابد.
معنی کلمه لب شکری در فرهنگ معین
معنی کلمه لب شکری در فرهنگ عمید
معنی کلمه لب شکری در فرهنگ فارسی
معنی کلمه لب شکری در دانشنامه عمومی

معنی کلمه لب شکری در دانشنامه آزاد فارسی

لَب شِکَری (harelip)
بدشکلی مادرزادی صورت، به شکل شکافی در لب و آروارۀ بالا. ممکن است به استخوان کام نیز گسترش یابد (کام شکری). با عمل جراحی درمان می شود.

جملاتی از کاربرد کلمه لب شکری

که در هوای لب شکرینت طوطی جانرا ز بند این قفس سر گرفته باز رهانم
حاصل شد از لب شکرین تو کام مور کام دل من است که حاصل نمی‌شود
صد شربت زهرا گر دهد خشمش با آب لب شکرینش نگزاید
در کوچه ما راست رو، ای دوست، که اینجا بالا شجری، دل حجری، لب شکری هست
دل نشود چون ز تاب رشک گزیده؟ مور خط افتاده آن لب شکرین را
بی لب شکرین او من چه کنم شکر لبان تلخی زهر حسرتم از شکر که میرود؟
هر جا کنند نقل، شود نقل انجمن حرفی که شد ازان دو لب شکرین جدا
نور از لب شکرین آن یار پیوسته چو طوطی سخنگوست
پنهان ز رقیبی که همه زهر نمود از لب شکری به سوی من می‌انداخت
مرا که دیده دل جز بحسن معنی نیست از آن لب شکرین نکته یی دقیق خوش است