لب سنگ

معنی کلمه لب سنگ در لغت نامه دهخدا

لب سنگ. [ ل َ س َ ] ( ص مرکب ) خاموش. ساکت. ( آنندراج ).

معنی کلمه لب سنگ در فرهنگ معین

(لَ. سَ ) (ص مر. ) ساکت ، خاموش .

معنی کلمه لب سنگ در ویکی واژه

ساکت، خاموش.

جملاتی از کاربرد کلمه لب سنگ

با روی سخت، خرده ز ممسک توان گرفت آهن ز صلب سنگ برآرد شرار را
فلسفه مارکسیستی نشان می‌دهد که پدیده‌ها و روندهای جهان از نظر کیفی متفاوتند ولی همه آن‌ها در این امر شریک و یگانه‌اند که مادی هستند. این مطلب سنگ بنای اساسی برخورد ما به مسئله‌است.
پر برآورده است از درد طلب سنگ نشان از گران‌جانی همان من بر زمین چسبیده‌ام
رهنوردی را که نبود رهبر ثابت قدم در بیابان طلب سنگ نشان گم کرده ای است
همرهانِ سست در راهِ طلب سنگِ رهند دل مخور، افتاد در پیری اگر دندان ترا
یاقوت و لعل سفته برآید ز صلب سنگ گر کوه را سنانش در دل کند گذار
شکسته دل مشو از سخت رویی ایام که مومیایی از صلب سنگ زاده شود
او در سال ۱۹۰۶ با اولین همسر خود اکاترینا سوانیدزه ازدواج کرد. به گفتهٔ مونتفیوره، ازدواج آنها «عاشقانه و حقیقی» بود. ولگوگونوف می‌گوید اکاترینا «احتمالاً تنها انسانی بود که استالین واقعاً دوستش می‌داشت.» گفته می‌شود استالین پس از مرگ او گفته: «این موجود قلب سنگی مرا نرم کرد.» با این حال، آنتون آنتونوف-اوسینکو، مورخ روس، نوشته استالین در باکو دستِ بزن داشته و با اکاترینا با خشونت رفتار می‌کرده است. آنها پسری به نام یاکوف داشتند که اغلب استالین را عصبی و ناراحت می‌کرد. یاکوف قبل از جنگ صاحب دختری به نام گالینا شده بود. یاکوف توسط ارتش آلمان اسیر شد و سپس خودکشی کرد.
چو تو را به قصد جولان سم بادپا بجنبد لب سنگ خاره شاید که پی دعا بجنبد
سختی راه طلب سنگ فسان رهروست رو مگردان از دم شمشیر اگر مرد رهی
به روی سخت گردد از خسیسان خرده‌ای حاصل شرر بیرون ز صلب سنگ بی‌آهن نمی‌آید
چون طبع نار ظلمت و نور اندرو نهان چون صلب سنگ آتش و آب اندرو دفین