لایی

لایی

معنی کلمه لایی در لغت نامه دهخدا

لایی. ( اِ )( در لباس ) حشو جامه از پارچه. حشو میان ابره و آسترجامه از پنبه یا پشم یا موی یا جامه و غیره. لائی.

معنی کلمه لایی در فرهنگ معین

(اِمر. )۱ - هر آنچه که لای چیزی بگذارند. ۲ - پارچه ای که بین رویه و آستر لباس دوزند. ۳ - (عا. ) مخفی ، پوشیده .

معنی کلمه لایی در فرهنگ فارسی

۱- ( صفت ) منسوب به لای .۲- ( اسم ) حشو پارچه که میان ابره و آستر جامه از پنبه یا پشم یاموی یا پارچه قراردهند . ۳- نوعی بافت. ابریشمین که در گجرات ( هند ) میبافتند و آن ساده یا رنگارنگ بود .

معنی کلمه لایی در دانشنامه عمومی

لایی ( انگلیسی: Nutmeg ) یک تکنیکِ بازی است که عمدتاً در فوتبال استفاده می شود اما در رشته هایی چون هاکی روی چمن، هاکی روی یخ و بسکتبال نیز کاربرد دارد. هدف از این حرکت شوت زدن، غلتاندن، دریبل کردن، انداختن، یا هل دادن توپ از میان پاهای حریف است. اگر توپ در راه عبور از میان پاهای حریف آن را لمس کند، لایی محسوب نمی شود. در حال حاضر بهترین لایی زن جهان نیمار جونیور است .

معنی کلمه لایی در ویکی واژه

هر آنچه که لای چیزی بگذارند.
پارچه‌ای که بین رویه و آستر لباس دوزند.
مخفی، پوشیده.

جملاتی از کاربرد کلمه لایی

حشمت عالی علایی تو در جهان خود همی کشد لشکر
چون توان دیدن بلایی را که از اعجاز لطف خویش را پنهان تواند کرد در عین نظر
نیم بالای تو نباشد سرو که تو سرو تمام بالایی
تو در کربلایی و مرغ خیالم به جز سوی تو میل جایی ندارد
از تو هر روز گرفتار بلایی گردم تو چه دانی که در این روز گرفتار نه ای؟
تنم آن روح ندارد که تو تیرش بزنی خونم آن قدر ندارد که تو دست الایی
شنیده‌ای که حسین جا به کربلایی داشت ندیده‌ای که چه رنج و چه ابتلایی داشت
تا اشارت نکند ابروی او چرخ فلک بر دلم تیر بلایی ز کمان نگشاید
سپه یکسره بر تو دارند چشم میفگن تن اندر بلایی به خشم
بزرگوار خدایا به مبتلایان ده که جز تو نیست دوا مبتلایی را