معنی کلمه لاوی در لغت نامه دهخدا
لاوی. [ وی ی ] ( ص نسبی ) منسوب به لاوی پسر یعقوب. رجوع به لاویان و بنی لاوی شود.
لاوی. ( اِخ ) نام دو نفر از اجداد عیسی مسیح. ( قاموس کتاب مقدس ).
لاوی. ( اِخ ) نام اصلی متی است. ( قاموس کتاب مقدس ).
لاوی. ( اِخ ) نام یکی از شاهان روم شرقی پس از هرقل به روزگار امویان. مدت ملکت وی سه سال بوده است. ( مجمل التواریخ و القصص ص 137 ).
لاوی. ( اِخ ) پسر قسطنطین. از ملوک روم شرقی. مدت ملکت وی پنج سال بوده است. ( مجمل التواریخ و القصص ص 137 ).
لاوی. ( اِخ ) از شاهان روم شرقی مُلک وی اندر آخر ملوک بنی امیه بیست وپنج سال بود. ( مجمل التواریخ و القصص ص 137 ).
لاوی. ( اِخ ) پرُوَنسال. مستشرق فرانسوی صاحب کتاب «اسپانیای مسلمان در قرن دهم میلادی ». ( الحلل السندسیة ج 1 و 2 ).
لاوی. ( اِخ ) نام دیهی میان بیسان و نابلس. گورلاوی پسر یعقوب بدانجا و نام این ده از نام اوست. ( معجم البلدان ).