لامذهب

معنی کلمه لامذهب در لغت نامه دهخدا

لامذهب. [ م َ هََ ] ( ع ص مرکب ) بی دین. ملحد. و در اصطلاح عامه ، آنکه به صراطی مستقیم نباشد.

معنی کلمه لامذهب در فرهنگ معین

(مَ هَ ) [ ع . ] (ص مر. ) بی دین ، ملحد.

معنی کلمه لامذهب در فرهنگ عمید

بی دین، بی ایمان.

معنی کلمه لامذهب در فرهنگ فارسی

بی دین، بی ایمان
بی دین ملحد .یالامذهبی . بیدینی الحاد .
بی دین . ملحد

معنی کلمه لامذهب در ویکی واژه

بی دین، ملحد.

جملاتی از کاربرد کلمه لامذهب

چون این سخن سرود یقین شد مرا که او لامذهبی پلید و بلیدی است نابلد
به جز از چند صاحب منصب وآن وزبر و وکیل لامذهب
آه ز لا قیدی و لامذهبی داد ز بی‌دینی و بی‌مشربی
لامذهبی اسباب خرابی جهانست با ترک صمد باز پرستش ز صنم به
آن به عنوان لامذهبی این به عنوان بابیگری
هیچ لامذهب نکشته میهمان را تشنه لب خود گرفتم کاب مهر مادرش زهرا نبود
زنده شود دین قویم نبی ختم شود دورهٔ لامذهبی
دزدان‌ بیابانی قهری نبُدند خودکامه‌ و لامذهب‌ و دهری نبُدند
مخالفان مشروطه هم نشریاتی را منتشر می‌کردند؛ مثلاً آملاعمو ارگان انجمن اسلامیه تبریز بود که در تبریز منتشر می‌شد و در مخالفت با مشروطه‌خواهان می‌نوشت و آنان را بابی یا لامذهب قلمداد می‌کرد.