لاقیس. ( اِخ ) لافیس. ( برهان ). نام دیوی که در نماز به خاطر وسوسه اندازد. ( غیاث ) : تو گوئی که عفریت لاقیس بود به زشتی نمودار ابلیس بود.سعدی.در همه روم و شام چون کفر ابلیس و فسق لاقیس چنان مجهور شده است. ( زیدری ).
معنی کلمه لاقیس در فرهنگ معین
[ ع . ] (ص . ) وسوسه کننده .
معنی کلمه لاقیس در ویکی واژه
وسوسه کننده.
جملاتی از کاربرد کلمه لاقیس
تو مرد جبرئیل و مرد میکائیل کی باشی که با ابلیس هم عهدی و بالاقیس هم پیمان