لاقید

معنی کلمه لاقید در لغت نامه دهخدا

لاقید. [ ق َ ] ( ع ص مرکب ) ( از: لا، نه + قید، بند ) بی قید. سهل انگار. لاابالی. بی اعتنا.

معنی کلمه لاقید در فرهنگ معین

(قَ یْ ) [ ع . ] (ص . ) سهل انگار، بی اعتناء.

معنی کلمه لاقید در فرهنگ عمید

بی قید، بی پروا، بی بندوبار.

معنی کلمه لاقید در فرهنگ فارسی

بی قید، بی پروا، بی بندوبار
بی قید سهل انگار بی اعتنا . یا لاقیدی . بی قیدی سهل انگاری .
بمعنی بی قید سهل انگار

معنی کلمه لاقید در ویکی واژه

سهل انگار، بی اعتناء.

جملاتی از کاربرد کلمه لاقید

اگر چه نام برآورده‌ام به لاقیدی ولی مقید آن حلقه‌های گیسویم
من مظهر حق آمدم لاقید مطلق آمدم هر لحظه در دیوان دل دیباچه انشا کنم
بازم غمت که باهمه لاقیدی از دوکون ما رانیازمند تو ای سرو ناز کرد
خویش را گفتم لاقیدی و رندی تاکی زین محبت بگذر انده و محنت بگذار
گفت برو! کارِ تو را ساختم در رهِ لاقیدیت انداختم
همه لاقید و لاابالی و رند همه بی‌مهر و بی‌وفا و جبان