معنی کلمه لاشخور در فرهنگ عمید
۲. (صفت ) جانوری که لاشۀ جانوران دیگر را بخورد.
۳. (صفت ) [مجاز] کسی که مال وثروت دیگری را به زور تصاحب کند.
لاشخور
۲. (صفت ) جانوری که لاشۀ جانوران دیگر را بخورد.
۳. (صفت ) [مجاز] کسی که مال وثروت دیگری را به زور تصاحب کند.
معنی کلمه لاشخور در فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱- آنکه لاشه خورد . ۲- کرکس ۳- کسی که اموال دیگران را بجبر و حیله تصرف کند . ۴- آنکه از راههای نامشروع زندگی کند .
معنی کلمه لاشخور در دانشنامه آزاد فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه لاشخور
آه که جمهوری ما شد فنا پیرهن لاشخوران شد قبا
در صفحهٔ پنجم آخرین شمارهٔ قرن بیستم عکس تابوتی را نشان می‌دهد که عده‌ای از آن مشایعت می‌نمایند. مرغان لاشخور سر تابوت در پروازند و پایین عکس چنین نوشته شده «جنازهٔ مرحوم جمهوری قلابی» سپس این اشعار به چاپ رسیده است:
در هر قبیله بیش و کم و خوب و زشت هست مرغی کلاغِ لاشخور و دیگری هماست
بلبل گویا به باغ گرم سرود است لاشخور و کرکس و کلاغ ندارد